رمز برد و پیروزی روشن است: بکوشیم تا در یک زمینه دوبار بازنده نشویم.
انسان در بازی گاهی میبرد و گاهی چیز یاد میگیرد.
دنیا را دوگونه میتوان تغییر داد: با قلم (کاربست اندیشه) و با شمشیر (کاربست زور(
میتوان مدیر مردم نبود ولی آنان را دوست داشت,اما بدون عشق به مردم نمیتوان آنها را مدیریت کرد.
مدیریت یعنی هنر جلب پیروی داوطلبانهء دیگران.
موفقیت اغلب باعث غرور شده و غرور باعث شکست میشود.
برای پیروزی ابلیس, کافی است آدمهای خوب دست روی دست بگذارند.
هر کس میتواند سررشتهء کار خویش را به دست گرفته و آن را به مسیر دلخواه ببرد.
مدیریت ، هنر گوش دادن به دیگران است. چنانچه به سخنان کسی خوب گوش فراندهید, نمیتوانید درون او را بشناسید.
اولین روش برآورد هوش یک فرمانروا این است که به آنهایی که در اطرافش گرد آمدهاند بنگریم.
اگر بتوانید همهء کارکنان یک سازمان را به سوی یک هدف مشترک بسیج کنید, در هر رشته و در هر بازار و در برابر هر رقیبی, در هر زمانی موفق خواهید شد.
بیشتر انسانها ترجیح میدهند بمیرند اما فکر نکنند, خیلیها هم فکر کردن را بر مرگ ترجیح میدهند.
مدیر عامل آگاه کسی است که به جای رویینتن شدن, به همکاران خود اعتماد کند.
آنهایی که از جای خود میجنبند, گاهی میبازند و آنهایی که نمیجنبند, همیشه میبازند.
