«علامه سيد محمد حسين طباطبايي»
ولادت:
علامه طباطبايي در آخرين روز ماه ذيحجه سال 1321 هـ.ق در شاد آباد تبريز متولد شد، و 81 سال عمر پربرکت کرد، و در صبح يکشنبه 18 محرم الحرام سال 1402 هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده رحلت کردند.
اجداد علامه طباطبايي از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام و از اولاد ابراهيم بن اسماعيل ديباج هستند، و از طرف مادر اولاد حضرت امام حسين عليه السلام مي باشند.
در سن پنج سالگي مادرشان، و در سن نه سالگي پدرشان بدرود حيات مي گويند و از آنها اولادي جز ايشان و برادر کوچکتر از ايشان بنام سيد محمد حسن کسي ديگر باقي نمانده بود.
جدِّ علامه:
جدّ علامه طباطبائي(ره) از شاگردان و معاشران نزديک شيخ محمد حسن نجفي (صاحب جواهرالکلام) بود و نامه ها و نوشته هاي ايشان را مي نگاشت. مجتهد بود و به علوم غريب (رمل و جفر و ...) نيز احاطه داشت اما از نعمت داشتن فرزند محروم بود.
روزي هنگام تلاوت قرآن به اين آيه رسيد « و ايوب إذ نادي ربه: اني مسني الضر و انت ارحم الرّاحمين ». با خواندن اين آيه، دلش مي شکند و از نداشتن فرزند غمگين مي شود. همان هنگام چنين ادراک مي کند که اگر حاجت خود را از خداوند بخواهد، روا خواهد شد.دعا مي کند و خداوند هم ـ پس از عمري دراز ـ فرزند صالحي به او عنايت مي فرمايد. آن پسر، پدر مرحوم علامه طباطبائي مي شود. پدر علامه نيز پس از تولد او، نام پدر خود ( يعني جدّ علامه) را بر وي مي نهد.
تحصيلات و اساتيد:
سيد محمد حسين به مدت شش سال (1290 تا 1296هـ.ش) پس از آموزش قرآن که در روش درسي آن روزها قبل از هر چيز تدريس مي شد، آثاري چون گلستان، بوستان و ... را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبيات، زير نظر ميرزا علينقي خطاط به يادگيري فنون خوشنويسي پرداخت. چون تحصيلات ابتدايي نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ايشان پاسخ گويد، از اين جهت به مدرسه طالبيه تبريز وارد شد و به فراگيري ادبيات عرب و علوم نقلي و فقه و اصول پرداخت و از سال 1297 تا 1304 هـ.ش مشغول فراگيري دانشهاي مختلف اسلامي گرديد.
ادامه مطلب: علامه سیدمحمدحسین طباطبایینمونه سوالات کنکوری فلسفه چهارم
فصل اول
1- زبان مابعدالطبیعه ، استفاده از حروف و کلمات و جملات که همان ...است می باشد و هدفش ....است که انسان... (کنکور89)
الف-اشیاء و موجودات – به دست دادن تصویری جامع و صحیح از جهان هستی – جهانی شود عقلانی مشابه با جهان عینی
ب- اشیاء و موجودات – تفسیر وتعیین جایگاه هر موجود در زنجیره ی وجود- قادر به فهم جایگاه خود در آفرینش شود.
ج- اوصاف ظاهری موجودات - تفسیر وتعیین جایگاه هر موجود در زنجیره ی وجود - جهانی شود عقلانی مشابه با جهان عینی
د- اوصاف ظاهری موجودات - به دست دادن تصویری جامع و صحیح از جهان هستی – ر به فهم جایگاه خود در آفرینش شود.
2- انسان ، زمانی در آستانه ی تفکر فلسفی قرار می گیرد که.....طلب فلسفه به بیان صدرالمتألهین در گرو...است. (کنکور90)
الف- دچار حیرت شود – عبور ازفطرت اول به فطرت ثانی ب- دچار حیرت شود – گذر از ماهیات و وصول به «وجود»
ج- به صحنه ی«وجود» قدم بگذارد - عبور ازفطرت اول به فطرت ثانی
د- به صحنه ی«وجود» قدم بگذارد - گذر از ماهیات و وصول به «وجود»
3-کدام عبارت در مورد فطرت ثانی درست نیست؟ (کنکور 92 )
1) آدمی را از مناسبات زندگی هر روزه می گسلد و به تأمل در مورد آنها وا می دارد.
2) مسائلی را برای انسان ایجاد می کند، که در نظر بسیاری از مردم فاقد اهمیت است.
3) بدون کنار گذاشتن امور و مسائل روزمره ی زندگی ، نمی توان به آن رسید.
4) بیدار شدن ان در آدمی ، حساب سود و زیانهای مادی را در هم می ریزد.
ادامه مطلب: نمونه سوالات کنکوری فلسفه چهارمقاعده امکان اشرف
قاعده امکان أشرف
ملاصدرا در اسفار این قاعده را به طور مبسوط مورد بحث قرار داده است و اکثر اقوال و عقاید مربوط به آن را نقد و بررسی کرده است وی این قاعده را میراثی از فیلسوف اول ، ارسطو می داند ، چنان که می گوید :
«فی قاعدة امکان الاشرف الموروثة من الفیلسوف الاول ممّا یتشعب عن اصل امتناع صدور الکثرة عن الواحد الحق»
و این عبارت را نیز از کتاب « السماء و العالم » ارسطو نقل می کند :
«یجب ان یعتقد فی العلویّات ما هو اکرم»
سپس از ابوعلی سینا ، شیخ اشراقی و محمد شهرزوری نام می برد که این بزرگان در بیشتر آثار خود قاعده امکان اشرف را جهت اثبات بسیاری از مسائل مهم فلسفی به کار برده اند.
ادامه مطلب: قاعده امکان اشرفمعنای فلسفه از نظر سیدجلال الدین آشتیانی
سید جلالی آشتیانی چهره ای ماندنی در عالم فلسفه و عرفان است.این سید شوریده حال که هم با کربن فرانسوی ، مباحثه می کرد وهم هفته ای چند شب را در قهوه خانه های مشهد به مصاحبت عواممی نشست ، قوی دست ترین عالم حکمت اسلامی در یک قرن اخیربوده است . در ادامه معنای فلسفه از دیدگاه ایشان ارائه می گردد .
بنظر شما امروز، فلسفه چه مقامی دارد و چه می تواند بکند یا ما چه نیازی به آن داریم؟
oکسی منکر نیست که علم و تکنولوژی بسط یافته است ولی با فلسفه و حکمت متعالیه چه تعارضی دارد ؟ حقیر در موارد متعدد احتیاج به رجوع به روایات پیدا می نمایم ( از جمله روایات عقل و جهل در اصول کافی تألیف شیخنا الاقدم کلینی«قده») در مواردی به مشکل بر می خوریم ناچار رجوع می کنم به شرح ملاصدرا بر اصول کافی. ملاصدرا فلسفه ی خود را حکمت متعالیه نام نهاده است از آن جهت که در مواقع مقتضی به آثار ارباب عرفان مراجعه می نماید. این مرد بزرگ یعنی بزرگترین حکیم در الهیّات در دوران اسلام با استمداد از مبانی و قواعدی که در اسفار اربعه و حکمت متعالیه( که به اعتبار مقام جمع حکمت متعالیه و به لحاظ مقام تفصیل اسفار اربعه به این اثر بی نظیر خود اطلاق نموده است) تحقیق نموده است آن چنان معضلات از روایات را حل می کند که عقل در حیرت فرو می رود. هستند کسانی که از طریق علم کلام و یا به وسیله ی فکر بکر خود به شرح احادیث مشکل پرداخته اند و انگار فقط برای سرگرمی عوام یا مدعیان نازلتر از عوام مناسب است.
ادامه مطلب: معنای فلسفه از نظر سیدجلال الدین آشتیانی