تبیین بحث اختیار با عنایت به اینکه فاعل کار بد کیست؟

باتشکر از خانم صالحی از ناحیه 2 استان قم

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

در درس ۵ دین و زندگی پایه  دوازدهم دبیرستان در قسمت آخر درس مطلبی با تیتر رابطه اختیار انسان با اراده خداوند وجود دارد که با ذکر مثال نوشتن به بیان علل طولی می پردازد.

 پرواضح است مثال نوشتن گاهی به خیر تعلق می گیرد و نویسنده مطلبی نیک می نویسد مانند ایه قران و یا حدیث اما اگر قلم بر کاغذ بدود و مطلبی را در بیان رد وجود خداوند بنویسد ایا این کار نیز زیر اراده خداست؟ یا هر کار شر دیگری مانند قتل آیا این اختیار انسان نیز مورد اراده و تعلق خداوند است؟

                                       خالق شر کیست؟؟

 

اگر همه چیز تحت اراده خداست پس به  شر هم اراده خدا تعلق گرفته است؟

اراده گاهی بالذات به چیزی تعلق می گیرد و گاهی بالعرض. یعنی هدفی که شما در زندگی خود دارید در ابتداء‌ انجام یک کاری است اما آن چیز بدون کار دیگری محقق نمی شود. آن چیزی که لازمه هدف اصلی شماست متعلق اراده اراده شماست اما بالعرض ( امر وجودی را بالتبع و امر عدمی را بالعرض می گویند)

مثال وقتی گوسفندی ذبح می شود اراده شما به خوردن گوشت تعلق می گیرد نه به مرگ گوسفند و مرگ گوسفند برای شما از اصل و اساس مورد اراده نیست اما بدون مرگ گوسفند هدف که خوردن گوشت باشد، محقق نمی شود پس اراده انسان بالعرض  به مرگ گوسفند تعلق گرفته است.

بنابراین هدف اصلی، وجود انسان است و اراده فرعی در مورد چیزهایی است که انسان از آن منتفع می شود پس معدوم شدن چیزهای دیگر متعلق به اراده خدا می شوند بالعرض. خداوند اراد ه اش تعلق گرفته که انسان از گوشت گوسفند بخورد و خوردن انسان بجز با کشتن حیوان محقق نمی شود پس ذبح حیوان بصورت بالعرض تحت اراده خداوند واقع می شود.

شرور بالذات مورد تعلق اراده خداوند واقع نمی شوند بلکه بالعرض و بالتبع است همچنین نقصهای عالم خلقت مانند زلزله و سیل و آتشفشانها و تصادفات و.....؛ همه تحت اراده خداوند واقع می شوند البته بالتبع. آنچه متعلق ذاتی و اصلی خداست کمالاتی است که از این عالم بوجود می آید.

مجموعه آثار علامه مصباح یزدی. جلد ۳، ص ۱۵۳ 

 

تبیین بحث اختیار انسان در قالب چند مثال مرتبط با درس پنجم دین و زندگی پایه دوازدهم

بسمه تعالی

مطلب تکمیلی مرتبط با درس پنجم  دین و زندگی پایه دوازدهم. با تشکر از

نویسنده خانم مریم محمدقلیپور از ناحیه 3 استان قم

 

 
   

 بحث قضا و قدر الهی در قالب چند مثال:

 

 

 

مقدمه:

خداوند تقدیر فرمود که انسان مختار باشد یعنی افعال انسانی تحت تقدیر الهی می باشد و تا انسان اراده نکند انجام فعل و یا ترک فعل صورت نمی پذیرد.

متاسفانه به علت عدم شناخت صحیح و درک درست از قضا و قدر الهی، در تار و پود توده ی مردم عقیده ی جبر گرایی حاکم است. و به همین دلیل تمام رفتارهای روزمره و تصمیمات غیرمنطقی و پیامدهای ناشی از آن را به قضا و قدر الهی نسبت می دهند.

در صورتی که نظام آفرینش بر اساس نظام علی و معلولی می باشد، هیچ حادثه ای بدون علت غایی تحقق نمی پذیرد.

در فعل اختیاری انسان، اراده و اختیار انسان که منجر به صدور فعل در خارج می شود، نقش اصلی را دارد.

خداوند به انسان اختیار و اراده داده است و این اراده تحت تقدیر الهی می باشد. انسان مختار و انتخاب گر است که در عرصه های مختلف زندگی مسیر خودش را انتخاب کند.

چند نمونه برای فهم نقش اراده انسان در فعالیت ها و رابطه آن با قضا و قدر و اراده الهی ذکر می گردد:

  1. زمینی را به مساحت حدودا 1000 متر در اختیار انسانی قرار می دهند و او را مخیّر می کنند که در آن زمین درخت بکارد که درخت میوه باشد و محصول میوه دهد یا گل بکارد و یا گندم و یا جو بکارد و یا ساختمان بسازد و یا اصلا تغییری در این زمین ایجاد نکند. هم چنان دست نزده نگه داشته باشد. هر کدام از موارد فوق در انتخاب او نتیجه ی خاص خودش را دارد.

درخت میوه تحت تقدیر الهی محصول میوه میدهد.

بوته گل تحت تقدیر الهی محصول گل می دهد.

گندم تحت تقدیر الهی گندم میدهد.

جو تحت تقدیر الهی جو می دهد.

ساختمان و هر بنایی که می‌سازد تحت تقدیر الهی نتیجه خاص خودش را دارد.

قابل توجه:

اگر در ساختن ساختمان انسان نقشه درستی را طراحی نکند از مهندسین مجرب و مساله درست استفاده نکند و در پی ریزی ساختمان دقت لازم را نداشته باشد و ساختمان بدون استانداردهای لازم بسازد و بعد از مدتی کوتاه در اثر باد و باران و دیگر حوادث طبیعی خراب شود آیا این خرابی ساختمان را به قضا و قدر الهی باید نسبت داد؟

قطعاً در چنین حوادثی اراده خود انسان چنین تغییری را رقم زده است البته این عمل در قضا و قدر الهی از این جهت که تقدیر الهی بر قانون الهی بر این است که ساختمانی که پایه های آن سست باشد و مصالح درست به کار نرفته باشد در اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی احتمال خراب شدن آن بیشتر است قضای الهی آن تقدیر را به اذن الهی اجرا می‌کند و این که در اثر وزش باد و باران و غیره خراب شود. بنابراین خود انسان است که چنین قضا و قدری را برای خود انتخاب نموده است.

۲. مثال دیگر اینکه اگر آبری به خطا بر توجه نکند و یا چراغ قرمز در رفت و آمد خیابان را توجهی نکند و یا با اراده خود چشمان خود را ببندید و بگوید اگر قضا و قدر الهی نباشد که من زنده باشم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد این همان درک غلط و نادرست است قضا و قدر الهی است که انسان تمام اشتباه کاری و خطا و ندانم کاری های خودش را به گردن قضا و قدر الهی و مشیت و اراده خدا بداند.

۳. در مثال دیگر در مورد انتخاب همسر، اگر انسان در انتخاب همسر روش درست را پیشه خود را قرار ندهد و از توصیه های عقلا و مشاورین متعهد و دلسوز استفاده نکند و در مورد شناخت همسر آینده، تحقیق درست انجام ندهد.اگر پس از ازدواج خدای نکرده دچار مشکل اساسی یا منجر به طلاق شد. آیا میتوان گفت این مشیت الهی بوده است بر قضا و قدر الهی بوده است؟

متاسفانه در جامعه کنونی ما همه ی این خطاها را به قضا و قدر، قسمت، خواست خدا...نسبت می دهیم و و این همان درک ناصحیح از قضا و قدر می باشد.

این گونه برخورد و نگاه به قضا و قدر الهی مانند این است که ما با دست خودمان انگشت در چشم خود وارد کنیم و کور کنیم بعد بگوییم خدا خواست و قضا و قدر الهی بوده است.

۴. اگر کسی تصمیم به مسافرتی با وسیله نقلیه شخصی گرفته عقل حکم می کند که هم خود راننده از سلامت جسمی و روحی برخوردار باشد و هم ماشین از معاینه فنی شما مطمئن باشند که سالم است. حالا اگر کننده این امور را توجه نکند و ماشینش اشکال فنی داشته باشد و در راه سفر دچار حوادث رانندگی شود، عرف به خاطر درک غلط و اشتباه از قضا و قدر الهی میگویند خواست الهی بوده تا خدا نمی خواست این اتفاق نمی افتاد و قضا و قدر الهی بوده است. در صورتی که تقدیر حکم می کند که ماشین خراب و با اشکال فنی در جاده احتمال خراب شدن و پیش آمده حوادث جاده‌ای آن است. پس باید خطر حوادث را قبل از وقوع دفع کرد. از ماشین سالم و بدون اشکال در سفر استفاده کرد.

۵. مساله بعدی در مورد بیماری کرونا است که اکنون جهان دچار بلایایی چون کرونا شده است و تمام موازنه ها و برنامه های بشری را تحت تاثیر قرار داده است. متاسفانه ما شاهد هستیم که برخی از افراد مذهبی و ظاهربین به داشتن اعتقادات دینی به کم آن خودشان از هرگونه حوادث مصون هستند و با قاطعیت می گویند هیچ اتفاقی نمی افتد. همه چیز دست خداست و به همین بهانه هیچ یک از پروتکل های بهداشتی را رعایت نمی کنند و ما شاهد مبتلا شدن و گاهی ختم به مرگ شدن هستیم.

این چند نمونه مثال دقیقاً درک غلط از قضا و قدر الهی را به تصویر کشیده است.

در صورتی که قضا و قدر الهی درست برعکس این مثالها است. قضا و قدر الهی به من انسان کمک می کند که قوانین جهان را خوب بشناسم. و در جهت رشد و تعالی فردی و اجتماعی و در دیگر عرصه ها به کار گیرم و موانع را کنار بزنم.

نکته پایانی:

 اگر آن واقعه تاریخی از امام علی علیه السلام در قالب مثال در کتاب درسی ذکر شده است تامل کنیم دقیقاً متوجه می‌شویم که امام علی علیه السلام با آن رفتار عقلایی و منطقی خویش در برخورد با دیوارشکسته و کج به ما فهماند که ما در مقابل حوادث پیرامون خود مسئول هستیم. تصمیمات و اعمال ما در پیدایش حوادث این جهان تاثیرگذار است و نباید با سطحی‌نگری همه مسئولیت‌ها را از شانه خودمان رهانیده و به گردن خود آورد قضا و قدر الهی بگذاریم.

امام علی علیه السلام با آن درک بلندشان از قضا و قدر الهی از دیوارکش کافی داشت که تقدیر الهی ازدیوار آن احتمال می رود که احتمال افتادن آن بیشتر بود به دیوار سالم پناه بردند تا از خطر احتمالی مصون باشند. و این یک الگوی عملی و فهم درک درست از قضا و قدر الهی است که به ما می فهماند انسان در سرنوشت خود دست بسته نیست و همه چیز را نباید به گردن خدا بگذارد و خود را مسئول ندارد. والسلام‌