عیلام؛ اولین دولت ایرانی قبل از آریایی ها

 

 

عیلامی ها، از جمله تمدن های قدیم فلات ایرانند که تقریبا از هزاره سوم قبل از میلاد، در جلگه خوزستان تشکیل دولت دادند. خوزستان، عیلام، لرستان تا کناره های کویر مرکزی و کرانه های خلیج فارس، در زمان اقتدار این سلسله تحت سیطره آنان بود. تا قبل از مادها و پارس ها و تشکیل نخستین سلسله های ایرانی، اطلاعات باستان شناسی ایران، برای عیلامی ها از تمام تمدن های ایرانی بیشتر است.

 

تاریخ سیاسی این تمدن کهن ایرانی همواره در فراز و نشیبِ رقابت با همسایگان صاحب نام، چون آشور و بابل گذشته است. عیلامی ها در دوره اقتدار خود چندین بار به امپراطوری بابل در بین النهرین حمله کرده و در مقاطعی شهرهای مهم این کشور را نیز، تصرف کردند اما سرانجام، قربانی وحشی گری و خونریزی آشوری ها شدند. در سال ۶۴۰ ق.م. آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، شوش را تصرف کرد و مردم عیلام قتل‌عام شدند. تمدن دیرینه عیلام، پس از هزار سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدی‌ها، بابلی‌ها و آشوری‌ها نهایتا از دشمن دیرینه شکست خورد و از صفحه روزگار محو گردید.

عیلام در زمینه بازرگانی پیشرفت خوبی داشتند و برخی از مهم ترین راه های تجاری آن روز در جنوب ایران و نیز محور آبی خلیج فارس را در اختیار داشتند به گونه ای که محدوده عملیات بازرگانی آنها از سویی تا دریای مدیترانه و از سوی دیگر تا چین، گسترده شده بود. این موضوع را از سفالینه ها و دیگر محصولات عیلامی که در مناطق مختلف از مدیترانه تا چین یافت شده است، می توان دریافت. شهر شوش پایتخت امپراطوری عیلام همواره در رقابت با رونق و شکوه فزاینده نینوا، تختگاه  بابل، باشکوه ترین تمدن بین النهرین در آن زمان بوده است.

عصر طلایی تمدن عیلامی، در دوره شاهان انشان و شوش در حدود سال های 1300-1100 ق.م بوده است. اونتاش گال، از معروف ترین شاهان عیلام در نیمه اول هزاره دوم است که یکی از شاهکارهای معماری دنیای باستان، منسوب به اوست. معبد چغازنبیل، در شهر کهن «دور انتاش»، جایگاهی برای خدایان عیلامی بود که «این شو شیناک» بزرگ ترین خدای آنان، بالاترین جایگاه را در این معبد از آن خود کرد. بقایای چغازنبیل در شهر شوش در خوزستان امروزی، خود بیانگر شهرت و عظمت این بنای عظیم است. این نیایشگاه در اصل 53 متر ارتفاع وبه صورت 5 طبقه بوده است. در حمله ویرانگر آشوربانیپال، پادشاه خونریز آشور به عیلام، چغازنبیل زیر تلی از خاک مدفون شد و تا قرن ها متمادی سر از خاک بر نیاورد. در زمان پهلوی دوم، رومن گیریشمن فرانسوی نقاب خاک از چهره این بنای با شکوه کنار زد؛ اما از آن آسمان خراش عهد باستان، اکنون بنایی با 25 متر ارتفاع به یادگار مانده است که شامل 2 طبقه از ساختمان اصلی می باشد. محوطه مقدس چغازنبیل از طریق هفت دروازه با محیط اطراف ارتباط دارد. در درون این مجموعه سه معبد با حیاط های سنگ فرش وانبارهای متعددِ آلات وادوات جنگی قرار دارد. مطالعه بقایای این زیگورات ثابت می کند که چغازنبیل از بی نظیر ترین بناهای جهان باستان و گویای مهندسی های بسیار دقیق بشر آن زمان برای ساختن این چنین سازه عظیمی است. بیا به شواهد تاریخی عیلامی ها معابد و زیگورات های دیگری نیز در شهرهای دیگر احداث کرده بودند که در فراز و نشیب های زمان چیز از آن به جا نمانده است. چغازنیل اولین اثر باستانی ثبت شده از ایران در یونسکو می باشد.

در باب هنر عیلامی می باید به ظروف سفالی و فلزی و مهره های عیلامی اشاره کرد. سفال های منقش به نقوش حیوانی و طرح های انتزاعی، با رنگ های طبیعیِ قهوه ای سرخ گون، صورتی و آبی تیره، با چنان ظرافتی طراحی و شکل گرفته اند که بشر امروز را از ذوق هنری و دقت فنی پدرانش در سه هزار سال پیش به تعجب وا می دارد. مجسمه های مسی و برنزی بعضا با روکش طلا نیز در زمره افتخارات هنری تمدن عظیم عیلام به شمار می رود. آجرهای لعاب دار رنگین که در هزاره دوم قبل از میلاد در عیلام ابداع شد، و برای تزئین کاخ ها و معابد و نقش برجسته ها بر دیوارها به کار رفت، بعد ها نیز الهام بخش هنر هخامنشی شد.

عیلامی ها به فنون آبیاری و آبرسانی هم توجه داشته اند و از سده 13 پیش از میلاد به ایجاد نهرهایی برای استفاده از آب رودخانه و رساندن آب به شهر ها و کاخ ها و معابد پرداخته اند. هنوز هم می توان بقایای ترعه ها و نهر هایی که عیلامی ها برای آبیاری در جنوب غربی ایران حفر کرده اند و فنون بسیار جالب و دقیق آنها برای استفاده از آّب چه برای کشاورزی و چه برای مصارف دیگر را مشاهده کرد.

در مورد خط عیلامی هم حرف و حدیث زیاد است، برخی خط عیلامی را ابداع شده خود عیلامی می دانند اما عده ای هم معتقدند که این خط از بین النهرین به عیلام آمده است اخیرا هم نظریه ای مطرح شده که خط عیلامی ریشه در خط تمدن جیرفت دارد. به هر حال آنچه مهم این است که خط عیلامی به مرور زمان جنبه بین المللی پیدا کرد و یکی از سه خطی که کتیبه های  هخامنشی با آن نوشته می شد؛ خط عیلامی بود.

آشوربانی پال، در کتبیه ای که به او منسوب است، تصرف عیلام را این گونه توصیف می کند:

«تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را به تمامی پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از حَشَم و گوسپند، و نیز از نغمه‌های موسیقی بی‌نصیب ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.»