به نام خداوند جان و خرد
سلامی چو بوی خوش آشنایی
به پیشگاه همکاران گرامی و استادان فرزانه
مقاله اسطوره و اسطوره شناسی (بخش پنجم)
اقسام اسطوره
اسطورهپژوهان اسطورهها را بر حسب نقشها یا هدفهایی که از آنها منظور بوده است، به اقسامی تقسیم کردهاند.
۱. اسطورههای اصل و آغاز
از این دستهاند اساطیر زایش یا آفرینش جهان، بسته به اینکه وجود آفریدگاری پیشاپیش فرض شده باشد یا نه. اسطورههای زایش جهان به اصل و آغاز عالم یعنی صحت و اعتبار بنیاد عالم مربوط میشوند. در اسطورههای آفرینش، خواه در فرهنگهای ابتدایی و خواه پیشرفته، غالباً از خلقت زمین از مادۀ خامی سخن میرود که از پیش موجود بوده است. خلقت از عدم گرچه ممکن است از نظر فلسفی قانع کنندهتر باشد، نسبتاً در گزارشهای اسطورهای نادر است.
آب همهجا منشأ حیات معرفی میشود. در اساطیر آسیا و آمریکای شمالی، آفریدگار یاریگری دارد که به ژرفای آبهای بیکران آغازین میرود تا زمین را بیرون بیاورد. در برخی جاها که اساطیر از آیین زردشت تأثیر پذیرفتهاند، این یاریگر چهرهای شیطانی مییابد و به دشمن آفریننده تبدیل میشود. این جنبۀ اسطوره تبیین میکند که شر و بدی یکی از اجزاء سازندۀ جهان است و آفریدگار مسئول پیدایش آن نیست.
آفرینش جهان به شکلهایی دیگر نیز در اساطیر اقوام گوناگون به تصویر درآمده است؛ ولی برخی مشترکات میان همۀ آنها به چشم میخورد. در همه سخن میرود از متقابلان آشتیناپذیر (مانند آسمان و زمین، تاریکی و روشنایی) و از رویدادها و زمانی فراسوی عقل و تجربۀ عادی که هنوز آن متقابلان از یکدیگر جدا نشده بودند. آفرینش انسان معمولاً بلافاصله با زایش جهان پیوند مییابد. آدمی را یا خدا در زمین قرار میدهد یا منشأ او بههرحال از آسمان، و مقام او محور آفرینش جهان است. گاهی گفته میشود که انسان از ژرفای زمین یا از صخره یا درختی سربرکشیده، و از خاک یا مخلوطی از خاک و خون ساخته شده است. اما درهرصورت، آفرینش او نقطۀ اوج زایش جهان و حدفاصل و وجه تمایز وضع کیهان پیش و پس از او ست.
با ارادت
مینا اکبری فراهانی