بررسی درس پنجم کتاب دین و زندگی سال چهارم چاپ 91

حث از قضا و قدر از تحسين مسائل فلسفي و كلامي است كه در ميان مسلمانان جايگاه ويژه‌اي دارد اين مسئله از سوي  ديگر مشكل‌ترين مباحث كلامي است كه در سخنان بزرگان دين ائمه اطهار (ع) از آن به بحر عميق و طريق مظلم نام برده شده است.


«دبير عليرضا بهوند يوسفي»

ادامه مطلب: بررسی درس پنجم کتاب دین و زندگی سال چهارم چاپ 91

آموزش خلاقيت با سؤالات واگرا

آموزش خلاقيت با سؤالات واگرا

بدون شك آينده هرجامعه اي را خلاقيت افراد آن جامعه مي سازد و در عصر دانايي محوري كشوري مي تواند جايگاه مطلوب در كهكشان رقابت هاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي داشته باشد كه روي آموزش خلاقيت به دانش آموزان خود سرمايه گذاري كند، زيرا بنابر نتايج تحقيقات مختلف و برخلاف تصورهاي غلطي كه خلاقيت را ذاتي مي دانند، خلاقيت امري اكتسابي است، بنابراين يكي از وظايف اساسي نظام آموزشي، آموزش خلاقيت به دانش آموزان است.

    براي آموزش خلاقيت راه هاي گوناگوني وجود دارد كه يكي از آنها استفاده از سؤالات واگرا در جريان فرايند آموزش است.
    معمولاً سؤالات را مي توان از نظر نوع پاسخ هايي كه دانش آموزان به آنها مي دهند به دو دسته واگرا و همگرا تقسيم كرد. سؤالات همگرا سؤالاتي هستند كه داراي پاسخ هاي يكسانند و همه دانش آموزان پاسخ هاي مشابهي به آنها مي دهند. مانند: فتوسنتز چيست و مساحت شكل زير را محاسبه كنيد
    اما سؤالات واگرا سؤالاتي هستند كه داراي پاسخ هاي گوناگوني است و دانش آموزان مي توانند براي آنها پاسخ هاي متنوعي را ارائه كنند. اين سؤالات اگر از سوي معلمان دروس مختلف به درستي طرح شود مي تواند در توسعه تفكر خلاق مؤثر باشد.
    سؤالاتي از قبيل اگر آهن زنگ نمي زد اقتصاد دنيا چگونه بود و اگر زاويه
۹۰
درجه وجود نداشت چه اتفاقي مي افتاد از جمله سؤالات واگراست
    با نگاهي به اين سؤالات مي توان دريافت كه اگر معلمان از چارچوب محتواي كتب نگاهي فراتر داشته باشند، مي توانند درباره هر درس سؤالاتي واگرا طرح كنند و ضمن غني كردن محتواي آموزشي موضوعات جالبي را به عنوان فعاليت هاي مكمل به دانش آموزان ارائه دهند و آنان را وادار به توليد ايده هاي مختلف كنند و به اين شكل زمينه ساز آموزش خلاقيت در مدارس گردند.
    انگيزه و خلاقيت كودك زماني از ميان مي رود كه از ارزيابي، جايزه و رقابت به طرز غلطي استفاده شود و يا هنگامي كه موارد انتخاب شده خيلي محدود باشد.
    * تاثير مدرسه برشكوفايي خلاقيت
    مدرسه به عنوان يكي از اجزاي مهم نظام آموزشي مي تواند بر فرايند تفكر و مهارت هاي ذهني و شيوه هاي يادگيري دانش آموزان تاثير شگرف بگذارد تا به راحتي بتواند در جهت تفكر نو و انتقادي و كشف مجهولات پيش برود و راه حل مناسبي براي مشكلات ارائه دهد. بدين ترتيب مدرسه مي تواند كانوني براي يادگيري و پرورش افكار خلاق باشد.
    محيط مدرسه از جنبه هاي مختلفي مانند شرايط فيزيكي (ديوارها، كلاس، ابزار و اشياي موجود در مدرسه) و روابط عاطفي ميان افراد، نقش مدير و ناظم بويژه معلم، روابط دانش آموزان با معلم و روابط دانش آموزان با يكديگر، برانگيزه يادگيري و خلاقيت تاثير مستقيم دارد.
    معلم در مدرسه به عنوان يك الگو نقش كليدي ايفا مي كند. در واقع اهميت او در زندگي كودكان و نوجوانان مستعد و خلاق بيشتر روشن مي شود.
    البته بايد گفت معلم شكل دهنده جو كلاس است و مهمترين نقش را در پرورش خلاقيت دانش آموزان برعهده دارد و مي تواند اين نقش را از طريق روش هاي تدريس در كلاس به انجام رساند.
    * روش هاي تدريس
    تدريس، تنها فعاليت معلم در كلاس درس نيست بلكه فعاليتي دوجانبه از طرف معلم و دانش آموزان است كه در جريان آن بين دانش آموزان با يكديگر و با معلم تعامل وجود دارد.
    روش تدريس را مي توان به دو گروه عمده تقسيم كرد: روش هاي تدريس فعال و روش هاي تدريس غيرفعال (سنتي).
    در روش تدريس غيرفعال، فقط معلم نقش فعالي را در جريان تدريس به عهده دارد و مطالبي را كه از قبل تعيين شده است به طور شفاهي در كلاس بيان مي كند و دانش آموزان در اين ميان واكنش چنداني از خود نشان نمي دهند.
    به عبارت ديگر كودك براي مدرسه است، نه مدرسه براي كودك. تدريس سنتي تنها وظيفه خود را اين مي داند كه حافظه كودك را از معلومات انباشته كند، آن را به زيور علم بيارايد و با افكار بزرگ زينت دهد.
    بنابراين خلاقيت فقط جاي اندكي در آموزش سنتي دارد، زيرا در آموزش سنتي كسب مهارت خواندن و نوشتن مهم است و ارائه مفاهيم به صورت شفاهي از طرف معلم و تكرار و حفظ كردن و پس دادن مطالب از سوي شاگردان انجام مي شود.
    بدين ترتيب ذهن شاگردان با جزئيات شتاب زده و نامربوط انباشته مي شود و آنها از يادگيري مطالب مهم درسي و قابل فهم محروم مي شوند و تلاشي براي پاسخ هاي چالش انگيز وجود ندارد.
    شيوه هاي آموزش سنتي دانش آموزان را با روش هاي شناختي كه مرتبط با دنياي فردا است همراه نمي كند و چنين تدريس نامناسبي همراه با طرح موضوعات بحث برانگيز، محيط آموزشي ملالت آوري را ايجاد مي كند. براي پركردن اين شكاف و فقدان مي توان با روش هاي فعال و پويا مانع از كسب اين ديدگاه سطحي نگر شد.
    درمقابل روش تدريس سنتي، روش هاي ديگري وجود دارد كه در آنها برخلاف روش تدريس غيرفعال ، دانش آموزان بيشتر فعاليت دارند و قسمت اعظم كار آموزش و تدريس به عهده دانش آموزان است. در واقع يك تعامل دوطرفه بين دانش آموزان و معلم و دانش آموزان با يكديگر وجود دارد. در اين روش پيشنهاد مي كنند كه از وسعت برنامه كاسته شود و كيفيت برنامه اهميت پيدا كند، زيرا ثابت شده است معارفي كه طي تفحصات و پژوهش هاي آزادانه مشخص به دست مي آيد بهتر در ذهن باقي مي ماند و به شاگرد فرصت مي دهد به كسب روش هايي نائل شود كه در تمام دوره زندگي مورد استفاده قرار گيرد و به طور مداوم دامنه كنجكاوي او را توسعه مي دهد و دانش آموز ياد مي گيرد چگونه عقل خود را شخصاً به كار اندازد و بدين ترتيب آزادانه مفاهيم و تصورات خود را بنا كند.
    بنابراين استفاده از روش فعال در ارائه درس نه تنها دانش آموزان را بر سر شوق و ذوق آورده و انگيزه يادگيري را در آنان تقويت مي كند، بلكه معلم را در تبديل محيط كلاس به جامعه اي كوچك و دلپذير قادر مي سازد. در نتيجه ايجاد و پيشرفت چنين محيط هايي است كه حس كنجكاوي دانش آموزان برانگيخته مي شود.
    يكي از راهبردهايي كه معلم با روش فعال در هنگام تدريس انجام مي دهد، استفاده از تمايلات و كنجكاوي طبيعي كودك در حل مسئله و بيان مسائل به صورت حيرت آميز است. اين روش يادگيري و روش هاي علمي ديگر كه براساس ساختار طبيعي كودك بنا شده
    مهارت هاي روش تحقيق را به وي مي آموزد تا در كودك فهم عميقي از مهارت ها و راهبردهاي علمي رشد پيدا كند.
    معلمان بايد متوجه اين نكته باشند يادگيري واقعي صرفاً به خاطر سپردن مطالب نيست، بلكه يادگيري واقعي زماني اتفاق مي افتد كه دانش آموز بايد درباره موضوع درس مواد و ابزار قابل لمس داشته باشد و بتواند مطالب را در عمل نيز ببيند و آنها را تجزيه و تحليل كند. دراين صورت كودك مطالب را بهتر فرا مي گيرد و انگيزه و كنجكاوي او تحريك مي شود.
    بنابراين معلم بايد براي برانگيختن فعاليت هاي موردنظر خود از رغبت هاي طبيعي دانش آموزان استفاده كند و آنها را وادار كند تا از روي رغبت و علاقه فعاليت كنند و خلاقيت آنها را پرورش و شكوفا سازد.
    تحقيقي از سوي رمي و پيپر (۱۹۷۴) و سوليوان (۱۹۷۴)
انجام شد، محور آنها مقايسه كلاس هاي پويا يا باز با كلاس هاي سنتي بوده است. فضاي كلاس هاي باز يا پويا براي رشد شرايط پژوهش، كنجكاوي، دستكاري، خودفرماني و يادگيري مناسب بود. اما
    كلاس هاي سنتي در امتحان گرفتن، درجه بندي ، تدريس مقتدرانه با سختگيري دنبال مي شد و تغيير كمي در برنامه آموزشي خود ايجاد مي كردند.
    فراهم كردن زمينه ها و شرايطي كه به تقويت تفكر خلاق درمدارس منجر شود دامنه وسيعي دارد كه از تغيير در نگرش ها تا روش هاي تدريس امتداد پيدا
    مي كند . در تحقيقي كه ارتباط متقابل بين معلم و خودكارآمدي معلم ها مورد ارزيابي قرار گرفته است، نشان داده شد نوع نگرش معلم به درس تعيين كننده سطح موفقيت آنها در تدريس آن درس است، علاقه مندي و علاقه نداشتن آنها به درس تاثير مستقيم در نحوه آموزش آنها دارد و باعث ايجاد رفتارهاي خودمدارانه يا شركت دادن دانش آموزان در امر تدريس، تحقيق و آزمايش است و نتيجه آن رشد يا كاهش خلاقيت در كودكان است.
    چامبرز(۱۹۷۳) درمطالعه اي از ۶۷۱
معلم، تاثيرات منفي و مثبت آنها را روي خلاقيت دانش آموزان مورد بررسي قرار داد. بررسي پاسخ ها نشان داد: معلم هايي كه موجب رشد خلاقيت در دانش آموزان هستند در مديريت و هدايت كلاس به روش هاي غيررسمي گرايش دارند. آنها به دانش آموزان اجازه مي دهند موضوعاتي را كه مي خواهند، انتخاب كنند. پذيراي ديدگاه هاي غيرمعمول آنها هستند، به خلاقيت پاداش مي دهند، در بيرون از كلاس با دانش آموزان در تعامل هستند و تشويق استقلال دانش آموزان و عملكرد مثبت آنها را به عنوان نقش مؤثر در شكوفايي خلاقيت مي دانند. در مقابل رفتارهاي متضادكه موجب كاهش خلاقيت مي شود، عبارتند از دلسردكردن عقايد دانش آموزان، تاكيد برتكرار يادگيري، ناامني، سختگيري و اعمال روش هاي سنتي كه موجب تقليل خلاقيت مي شود.
    به طور كلي در مطالعات متعددي كه درباره كارايي روش هاي تدريس فعال صورت گرفته است، مطلوب بودن اين روش ها را نسبت به روش هاي تدريس غيرفعال نشان مي دهد. در مطالعه اي، كيفيت يادگيري به روش هاي سخنراني، تمرين و تكرار، پرسش و پاسخ و نمايش بررسي شده است. نتيجه نشان داده است كه كيفيت يادگيري در روش هايي كه همراه با فعاليت بيشتر دانش آموزان باشد، به رشد خلاقيت مي انجامد.
    البته يادگيري فعال در مقايسه با يادگيري غيرفعال موجب مي شود ارتباط هاي بيشتري براي يادگيرنده ايجاد شود.
    به طور كلي كلاس هاي غيررسمي يا فعال تاثير بيشتري در رشد خلاقيت مي گذارند. اين گونه كلاس ها در مقايسه با محيط هاي محدودكننده سنتي تسهيل كننده خلاقيت هستند.
    * خلاقيت توانايي همگاني
    بنابراين خلاقيت يك توانايي همگاني است كه هم ناشي از عوامل مختلف فردي و شخصيتي است و هم عوامل اجتماعي آن مطرح است. هر چند توانايي تفكر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطري در انسان به وديعه نهاده شده است، اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است.
    يكي از مكان هاي پرورش و رشد خلاقيت ، مدرسه است. هنگامي كه كودك وارد مدرسه مي شود، فرآيند اجتماعي شدن در محيط آموزشي شروع مي شود. عوامل بسيار زيادي چون داشتن تكاليف زياد،تاكيد بر حفظ دروس، اجراي برنامه هاي هماهنگ، توجه نكردن به تفاوت هاي فردي و سرانجام شناخت نداشتن يا بي توجهي به ويژگي هاي كودكان خلاق، موجب مي شود كه قدرت خلاقيت آنان به تدريج كاهش پيدا كند. اما اگر مدرسه شرايط خود و روش هاي تدريس را بر پايه شناخت و پرورش استعدادهاي دانش آموزان، نياز جامعه و نزديك كردن محيط مدرسه به شرايط و زندگي بيروني قرار دهد، مي تواند در جهت شكوفايي خلاقيت در دانش آموزان گام بردارد.
    در تحقيقي كه از سوي گوگن (۱۹۸۳) با استفاده از تست خلاقيت تورنس در نمونه اي از ۲۲۵
كودك در مدرسه انجام شد، مشخص گرديد: روش هاي فعال بر رشد خلاقيت دانش آموزان بويژه دختران بيشتر است، درمقابل دانش آموزان در روش سنتي كمترين افزايش خلاقيت را دارند. بعد از يك سال حتي خلاقيت آنان، پائين تر از خط پايه نسبت به گروه مقابل (روش فعال) نشان داده شد.
    در تحقيق ديگري كه از سوي هادون وليتون (۱۹۶۸) در مقايسه بين دو كلاس پويا و سنتي انجام گرفت، مشخص شد كه بچه ها بعد از گذشت چهار سال از كلاس ابتدايي، برتري پايدارتري را در تفكر واگرا نسبت به بچه هاي با كلاس هاي سنتي نشان داده بودند.
    ميلگرام (۱۹۹۰) نيز معتقد است علت شكست مدرسه در رشد خلاقيت تا حد زيادي به تعليم و تربيت همشكل و يكنواخت مربوط مي شود . اين در حالي است كه هركدام از بچه ها كاملاً با يكديگر متفاوتند.
    در نتيجه چنين مشاهداتي مشخص مي شود، اگر محيط آموزشي بويژه روش هاي تدريس كه مستقيماً مرتبط با تفكر كودك است، مناسب با رشد خلاقيت كودكان نباشد، باعث كاهش خلاقيت مي شود. تا جايي كه تورنس در اولين يافته هايش بيان مي كند در رشد خلاقيت كودكان افتي در كلاس چهارم وجود دارد كه به علت وجود شرايط نامساعد مدرسه بويژه روش هاي تدريس است. همچنين در تحقيقات نشان داده شده است اگر شرايط مناسب تدريس براي كودك در همان كلاس چهارم وجود داشته باشد، اين افت با كاهش كمتري روبه رو مي شود و چه بسا نسبت به دانش آموزان با روش سنتي نيز خلاقيت بيشتري نشان دهند. تورنس (۱۹۸۷) در نتايجي از ۳۰۸ مطالعه انجام شده، نشان مي دهد كه روش هاي تدريس مناسب، بر رشد خلاقيت كودكان تاثير مثبت مي گذارد و در ۷۰درصد موارد باموفقيت همراه است.
    به طور كلي روش تدريس مناسب در مدارس نه تنها موجب مي شود كه خلاقيت كودكان رشد يابد، بلكه دانش آموزان را با دنياي فردا كه مسئله و مشكلات بي شماري دارد ، آماده حل مسئله، خلاقيت و نوآوري مي كند.
    پس لازم است تا جامعه در آگاه كردن معلمان به انواع روش هاي فعال تلاش كند تا معلمان از روش هاي مناسب دركلاس خود استفاده كنند، كنجكاوي كودكان را برانگيزند و شرايط مناسب تري را براي خلاقيت كودكان ايجاد كنند.

نويسنده: زهرا قديمي

برنامه عملیاتی گروه دین و زندگی استان قم

برنامه عملیاتی گروه دین و زندگی استان قم جهت اطلاع کلیه همکاران محترم ارائه می گردد.از سرگروه های نواحی جهت اقدام و همکاری مقتضی در فرصتهای اعلام شده دعوت می گردد.

 

 

 

باسمه‌تعالي

برنامه سالانه گروه آموزشي دین و زندگی دوره ی دوم متوسطه استان قم

سال تحصيلي : 94-93

برنامه

رديف

فعاليت

زمان بندي

طراحيآموزشی

1         

تدوین برنامه عملیاتی گروه برای سال 94-93

مهرماه 93

2         

تشکیل جلسات مشترک با سرگروه های آموزشی نواحی

در طول سال تحصیلی

3         

طراحی کلینیک مجازی پرسش وپاسخ دروس دین و زندگی جهت ارتقاء کیفیت یادگیری

در طول سال تحصیلی

4         

اجرای کارگاه آموزشی با عنوان "روش تحقیق در علوم اسلامی بارویکردفضای مجازی"

درطول سال تحصیلی

5         

مکاتبات الکترونیکی با سرگروه های نواحی

در طول سال تحصیلی

خلاقيت و نوآوري

6         

برگزاری مسابقه آنلاین کتابخوانی با موضوع "شناخت معارف و علوم قرآنی"

استانی بهمن 93

7         

مسابقه مقاله نویسی با گرایش "رویکردهای بنیادین مؤلفان کتب درس دینی پس از انقلاب اسلامی"

دبیرخانه کشوری

اسفند93

8         

فراخوان طرح "ویژگیهای کتاب ایده­آل آموزش دین چیست؟"در قالب یادداشت و اعلام نظر

دبیرخانه کشوری

اسفند

9         

به روز رسانی وب سایت گروه

در طول سال تحصیلی

10      

کارگاه آموزش مجازی با محوریت موضوعات مورد نیاز همکاران (طرح درس ، طراحی سؤالات استاندارد و...)

در طول سال تحصیلی

11      

مسابقه وبلاگ نویسی برای دبیران با محتوای آموزشی، علمی و مذهبی

دبیرخانه کشوری

اسفند

12      

نظرخواهی مجازی ، فراخوان ارائه پیشنهادات «اگر سرگروه بودم....»

استانی آذر93

13      

گرامیداشت ایام الله و مناسبات ملّی و مذهبی در فضای مجازی

در طول سال تحصیلی

نقد و بررسي محتوا

14      

بررسی و تحلیل سؤالات نهایی پایه سوم و چهارم خرداد 93 بر اساس نمون برگ ارزیابی مرکز سنجش آ. پ    (توسط سرگروهها)

دبیرخانه کشوری

آبان ماه

15      

بررسی و تحلیل سؤالات هماهنگ استانی پایه اوّل و دوم ؛ خرداد 93 (توسط سرگروه استان)

استانی- آبان 93

16      

فراخوان نقد و بررسی سؤالات دین و زندگی در کنکور سراسری 93

استانی

بهبود شیوه های ارزشیابی

17      

اجرای کارگاه آموزش مجازی طراحی سؤالات مفهومی و استاندارد بویژه برای دبیران پایه دوم

دبیرخانه کشوری

18      

تهیه مجموعه سؤالات تستی برای آمادگی کنکور دانش آموزان از کتب دین و زندگی پایه های دوم، سوم و چهارم

دبیرخانه کشوری

19      

طراحی سؤالات مفهومی از درس هشتم کتاب دین و زندگی  پایه دوم

دبیرخانه کشوری اسفند93

20      

تهیه محتوای تکمیلی و جبرانی و طراحی حداقل پانزده سؤال با توجّه به تحلیل نتایج امتحانات نهایی و نتایج ارسالی از مرکز سنجش آ.پ(توسط سرگروهها)

دبیرخانه کشوری

در طول سال تحصیلی

21      

تحلیل وضعیت آموزشی (بررسی علل رشد و افت تحصیلی توسط سرگروه استان)

دبیرخانه کشوری

22      

توسعه بانک سؤالات استاندارد و مفهومی از کتاب دین و زندگی پایه دوم

دبیرخانه کشوری اسفند93

23      

بازدید از واحدهای آموزشی و مشاهده فعالیت تدریس

دبیرخانه کشوری

24      

ارزیابی از فعالیت های گروه آموزشی نواحی در دو مرحله(عملکرد چهارماهه)

استانی

 

      اداره تکنولوژی و گروه های آموزشی متوسطه

 

 

 

بیست و چهارم ذی الحجة، روز تجلی حقانیت اسلام( مباهله) و سالروز نزول آیه تطهیر و آیه ولایت

 

اهميت واقعه مباهله

پس از فتح مكه در سال هشتم هجرى و درخشش قدرت اسلام در جزيرةالعرب، پيروان ديگر اديان و مذاهب و رهبران و رجال سياسى و مذهبى توجه خاصى به اسلام و مسلمانان و به كانون اين قدرت عظيم يعنى مدينةالرسول پيدا كردند. اين امر زمينه مناسبى را براى نشر و گسترش شعاع اسلام تا اقصى نقاط حجاز و حتى خارج از آن فراهم آورد و پيامبر اسلام توانست از اين فرصت بخوبى استفاده كند و با ارسال نامه‏ها و نمايندگان ويژه به رؤساى بلاد و زمامداران كشورها آنها را به پذيرش اسلام و يا به رسميت شناختن دولت اسلامى و التزام به مقررات آن فرا خواند.

طبيعى است كه بسيارى از مخاطبين اين نامه‏ها علاقه‏مند بودند كه به مدينه و به مقر دولت اسلامى بيايند و با شخص رسول‏خدا آشنا شوند و از نزديك وضعيت مسلمانان را ببينند. اين بود كه در سال نهم هجرى به تدريج هيئت‏هاى نمايندگى طوائف و قبائل عرب به حضور رسول‏خدا مى‏رسيدند و اين سال را مورخين «عام الوفود» نام نهاده‏اند. نامه رسول‏خدا به مسيحيان نجران از جمله نامه‏هاى ارسالى آن حضرت بود كه گروهى از بزرگان و اشراف نجران را به مدينه كشاند. اين هيئت بلندپايه چون در مذاكرات شفاهى با آن حضرت به تفاهم نرسيدند و از سر لجاج پاسخ آن حضرت به سؤالات اعتقادى خود را قانع‏كننده ندانستند پيشنهاد ديگرى از سوى رسول‏خدا دريافتند مبنى بر اين كه اكنون كه هر طرف خود را محق و ديگرى را باطل مى‏شمارد بياييد عزيزان خود را جمع كنيم و دست به دعا برداريم و خداى خويش را بخوانيم و هر يك بر ديگرى نفرين كند تا ببينيم خداوند نداى كدام طرف را پاسخ مى‏دهد و آشكار شود چه كسى در ادعاى خود دروغگويى بيش نيست. اين عمل كه در لغت عرب مباهله ناميده مى‏شود، راهى جديد بود كه به نص آيه 61 سوره آل‏عمران

(فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنةالله على الكاذبين).در نزد خود خوانده بودند، بر پيامبر اسلام منطبق ديدند و او را در ادعاى نبوت بر حق مى‏دانستند و به تعبير قرآن «الذين آتيناهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم و ان فريقا منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون» (بقره / 146) ولى با اين حال نمى‏خواستند از دين خود و موقعيت ويژه‏اى كه نزد مردم خود پيدا كرده‏اند دست بكشند.

جهت‏دوم: اثبات فضيلتى‏ عظيم براى على‏ عليه السلام و زهراءعليها السلام و حسنين‏ عليهما السلام كه تنها همراهان رسول‏خدا در اين ماجرا بودند و اختيار نمودن پيغمبر اينان را از ميان فرزندان و زنان و اصحاب خود، بهترين دليل بر علو مرتبه و منزلت آنها نزد خدا و رسول‏خداست.

جهت سوم: دلالت آيه مباهله بر امامت على‏عليه السلام چرا كه كلمه «انفسنا» در آيه مذكور شاهد بر وجود مقام و منزلتى براى خصوص على‏عليه السلام نزد رسول‏خداست كه هيچكس بدان نرسيده و نخواهد رسيد و هموست كه در لسان وحى نفس پيغمبر شمرده شده است و از اينجاست كه مى‏توان گفت على‏عليه السلام افضل صحابه بلكه افضل خلق بعد از رسول‏خدا است و طبعا همه كمالاتى كه براى رسول‏خدا ثابت است، براى او نيز ثابت مى‏گردد مگر اصل نبوت.

جهت ديگرى كه براى بررسى و تحليل اين واقعه تاريخى وجود دارد و از ميان مستشرقين نظر پروفسور لويى ماسينيون را به‏خود جلب كرده است، امضاء صلحنامه‏اى ميان پيامبر اسلام و مسيحيان نجران است كه از نظر اين استاد به معناى امضاء پيمان‏نامه سياسى عدم تعرض به مسيحيان در سراسر سرزمينهاى اسلامى است و رعايت آن براى جانشينان آن حضرت نيز لازم بود. و شايد او درصدد القاء اين مطلب باشد كه پيامبر اسلام بدين طريق مسيحيان را در التزام به دين خود آزاد گذاشت و بدين وسيله حضور آنان را در ميان مسلمانان تا زمانى كه رفتار مسالمت جويانه داشته باشند به رسميت شناخته است. ماسينيون در اواخر رساله خود به سراغ عقايد خرافى برخى فرقه‏هاى اسلامى مانند فرقه نصيريه و شيعيان خطابى و دروزى رفته و براساس باورهاى آنها به نقش سلمان فارسى به عنوان يك عنصر ايرانى كه نماينده تمدن كهن ايرانى است و به عنوان يك تازه مسلمانى كه سابقه طولانى در مسيحيت داشته و با مسيح و محمد (ص) هر دو آشنا و اكنون پل ارتباطى ميان اسلام و مسيحيت گرديده است، توجه پيدا كرده است. ولى ما نمى‏دانيم چرا او از ميان همه زواياى قابل تأمل اين حادثه تنها از اين دو زاويه به مطالعه واقعه مباهله پرداخته است و او در نهايت درصدد اثبات چه امرى است؟

به هر صورت جاى آن دارد كه در اطراف واقعه مباهله تحقيق و تدقيق بيشترى صورت گيرد و نقاط اصلى اين واقعه كه چون واقعه غديرخم مسلم و غيرقابل خدشه است، روشن شود، چرا كه مباهله سندى جاودان بر حقانيت اسلام و شاهدى غير قابل انكار بر اصالت و استحكام بناى هميشه استوار تشيع راستين است.

مباهله در عرف و لغت عرب

واژه مباهله مشتق از ماده «بهل» است. گفته مى‏شود «بهله‏الله» يعنى «لعنه‏الله» (1) و باهل القوم وتباهلوا وابتهلوا اى تلاعنوا و المباهلة ان يجتمع القوم اذا اختلفوا في شى‏ء فيقولوا لعنةالله على الظالم منا (2) ولى مباهله با ملاعنه اين تفاوت را دارد كه «لعن» عبارت است از دعا به ضرر شخص كه از رحمت الهى دور باشد و «بهل» اجتهاد در لعن است و لذا كسى كه اصرار و التماس در دعا و نفرين داشته باشد «مبتهل» است. (3)

در ذيل آيه 61 سوره آل‏عمران در تفسير واژه «نبتهل» مفسرين متقدم گفته‏اند كه در معناى ابتهال دو قول است اول آن كه به معناى التعان است و دوم آن كه به معناى دعا كردن بر ضد شخص دروغگو و طلب هلاكت اوست كه اين شبيه لعن است. (4) و روشن است كه اين دو معنا بسيار نزديك به هم هستند.

برخى اساتيد معاصر در توضيح اين واژه آورده‏اند كه مباهله تضرع و ابتهال و لابه است . ابتهال گاه براى دفع بلا است و زمانى براى نزول بلا است. مثل اين كه با نماز استسقاء نزول باران رحمت از خداى سبحان طلب مى‏شود و يا با نماز، نياز يا بلايى دفع مى‏شود مثل

«ربنا اكشف عنا العذاب انا مؤمنون»

و گاهى هم دعا مى‏شود تا عذابى بر شخص يا گروهى نازل شود مثل اين كه نوح (عليه السلام) به خداوند عرض كرد

«رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا» (5)

ولى در اينجا اين نكته در توضيح معناى واژه مذكور بايد مورد تأكيد قرار گيرد كه مباهله همواره متضمن يك رابطه بين‏الاثنينى است. و ناله و زارى انسان به درگاه خداوند براى دفع بلايى از خودش يا نزول رحمتى مباهله خوانده نمى‏شود ولى ابتهال گفته مى‏شود.

برخى در معناى لغوى مباهله صيغه و هيئت خاصى را معتبر دانسته‏اند (6) ولى از كتب لغت و ادب بدست مى‏آيد كه واژه مباهله از اين جهات مطلق است. نهايت آن كه ادعاى پيدايش معناى اصطلاحى خاصى براى آن در ميان مسلمانان شود كه منشأ آن سيره رسول‏خدا در واقعه مباهله و كيفيت عمل آن حضرت يا روايات صادر از ناحيه امامان شيعه در مورد نحوه اجراى مباهله است كه بدان اشاره خواهد شد.

اكنون كه معناى مباهله واضح شد بايد گفت كه اين معنا در عرف عرب و نزد پيروان اديان آسمانى معنايى كاملا شناخته شده بود و دعوت پيامبر اسلام از مسيحيان به مباهله دعوت به كارى بديع و فتح بابى جديد براى اثبات حق و ابطال باطل نبود. از اين رو مى‏بينيم كه مسيحيان نجران خيلى طبيعى با آن برخورد كردند و حتى وقتى پيامبر اسلام بر سر زانوان خود نشست و دست به دعا برداشت ابوحارثه اسقف بزرگ مسيحيان گفت

«جثى والله كما جثى الانبياء للمباهلة» (7)

يعنى او همانند انبيا براى مباهله نشسته است. از اينجا معلوم مى‏شود كه مسيحيان توسل جستن به مباهله را از مختصات پيامبر اسلام به شمار نياورده بودند و او را در اين جهت دنباله‏روى انبياء الهى مى‏دانستند.

فخر رازى سخن كفار (8) در آيه 31 سوره انفال

«اللهم ان كان هذا هو الحق من عندك فامطر علينا حجارة من السماء او ائتنا بعذاب اليم»

را نوعى اقدام به مباهله از جانب آنها در برابر رسول‏خدا دانسته است (9) و اين سخن از جهت آن كه متوسل شدن به مباهله براى اثبات حقانيت را در عرف اعراب جاهلى ثابت مى‏كند مطلبى در خور توجه است.

البته در روايات اهل البيت به مواردى برخورد مى‏كنيم كه مباهله را به شكل خاصى به اصحاب و شيعيان خود تعليم داده‏اند و توسل بدان را در برابر منكرين مسأله امامت و ولايت كه در بحث و مناظره به هيچ دليل و برهانى حق را نمى‏پذيرند، به عنوان آخرين راه‏حل مطرح كرده‏اند.

ابومسروق گويد به امام صادق عرض كردم من با مردم سخن مى‏گويم و به آيه شريفه

«اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم»

بر آنها احتجاج مى‏كنم ولى آنها مى‏گويند اين آيه درباره اميران جنگها نازل شده است . پس به آيه شريفه

«انما وليكم‏الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة و هم راكعون»

بر آنها احتجاج مى‏كنم ولى مى‏گويند اين آيه درباره مؤمنين نازل شده است. آنگاه به آيه شريفه

«قل لا أسألكم عليه اجرا الا المودة فى القربى»

بر آنان احتجاج مى‏كنم ولى مى‏گويند درباره خويشاوندان مسلمانان نازل شده است. پس از اين قبيل ادله هر چه حاضر دارم فروگذار نمى‏كنم. آن حضرت به من فرمود: اگر اين گونه مى‏باشد پس آنان را به مباهله فراخوان. گفتم چگونه؟ فرمود سه روز نفس خويش را اصلاح كن و گمانم كه فرمود روزه بگير و غسل كن. آنگاه تو و او به صحرا برويد و انگشتان دست راست خود را در انگشتان دست او داخل كن و از خود شروع كن و بگو

«اللهم رب السماوات السبع و رب الارضين السبع عالم الغيب و الشهادة الرحمن الرحيم ان كان ابومسروق جحد حقا و ادعى باطلا فانزل عليه حسبانا من السماء او عذابا اليما»

سپس دعا را متوجه او كن و بگو

«ان كان فلان جحد حقا و ادعى باطلا فانزل عليه حسبانا من السماء او عذابا اليما»

پس چيزى نخواهد گذشت كه آنچه را در حق او درخواست كردى خواهى ديد. (10)

روشن است كه اين روايت و رواياتى از اين قبيل كه زمان خاص يا كيفيت خاصى را براى انجام مباهله بيان مى‏كند، نظر به آداب و شرايط كمال عمل دارد و نيز با توجه به مفاد اين حديث معلوم مى‏شود كه مباهله راهى فراروى هر انسان خداشناسى است كه در دين و مذهبش خود را صادق مى‏شمارد و گرفتار دشمنى است كه حق را مى‏شناسد ولى آن را انكار مى‏كند و به تعبير قرآن

«و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلما و علوا» (نمل / 14)

يعنى همواره يك طرف مباهله فردى است كه يقين به حقانيت خود دارد و طرف ديگر كسى كه حقانيت او را مى‏شناسد ولى به ستم و از سر برترى جويى آن را انكار مى‏كند. و اين حديث نشان مى‏دهد كه چگونه مسأله امامت اهل البيت بر گروهى معلوم ولى مورد انكار بوده و چگونه بايد شيعيان در امر امامت و ولايت جازم و قاطع باشند. و جالب آن است كه امام صادق‏عليه السلام در پايان روايت مذكور مى‏فرمايد قسم به خدا من هيچ كس را نيافتم كه دعوت مرا براى اين كار پاسخ دهد.

و در تاريخ اسلامى به مواردى برمى‏خوريم كه پيروان برخى مذاهب اسلامى مخالفين خود را به مباهله دعوت كرده‏اند ولى گويا دعوت آنها بيشتر جنبه نمايشى داشته و كمتر به مرحله عمل رسيده است. (11)

مقطع زمانى واقعه مباهله

آنچه مسلم است واقعه تاريخى مباهله رسول‏خدا با مسيحيان نجران بعد از نبرد تبوك بوده است. شيخ مفيد آمدن هيئت نصارى به حضور رسول‏خدا را بعد از ماجراى فتح مكه و سرازير شدن هيئت‏هاى مختلف طوائف و قبائل به سوى پيغمبر ذكر كرده است. (12)

ادامه مطلب: بیست و چهارم ذی الحجة، روز تجلی حقانیت اسلام( مباهله) و سالروز نزول آیه تطهیر و آیه ولایت

14 نکته از زیارت جامعه کبیره!

 

1 – السلام علیکم یا اهل بیت النبوه :

 

خاندان پیامبری :

دقت فرمایید . می گوید خاندان پیامبری و نمی گوید خاندان پیامبر

 

2 – ساسة العباد :

 

دین از سیاست جدا نیست:

ائمه ی شیعه ، تنها رهبران دینی مردم نبوده و سیاستمدار ترین افراد روزگار خود نیز بوده و شعار جدایی دین از سیاست توطئه ای پرورش یافته توسط دشمنان دین است .

 

3 – وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَالاْولى

 

سه برهه ی زمانی بسیار مهم و اهل بیت :

امامان شیعه در سه برهه ی زمانی بسیار مهم ، حجت های بر مردم بوده اند :

 

الف : دنیا

ب : آخرت

ج : اولی ( آیا تا به حال به این برهه زمانی فکر کرده اید که اولی کجا بوده است ؟!)

 

4 - اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ

 

امن ترین راه رسیدن به خدا :

آنچه که مسلم است و در لسلن روایات به آن اشاره شده است اینست که راه های رسیدن به خداوند ،بسیار زیاد است اما آنچه باید بر اساس نص جامعه ی کبیره مورد توجه قرار بگیرد اینست که :

امن ترین راه ، طریق اهل بیت است.

 

5 - اَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ

 

تاییدات با روح :

بزرگترین فرشته ی الهی به نام روح ( که برخی از مفسرین ، ذیل آیات سوره ی قدر و آیه تنزل الملائکه و الروح فیها ، اشاره به این مطلب داشته اند )که اعظم ملائکه ی الهی می باشد؛ همواره همراه اهل بیت عصمت و طهارت بوده است و ایضا می باشد !

 

6 - وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتیکُمْ نَجى وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک

 

اهل بیت محک ایمان:

آنچه بر اساس روایت مختلف بدان اشاره شده است، خاندان عصمت و طهارت،محک ایمان برای انسان ها هستند . هرکس ایشان را به عنوان نمایندگان الهی پذیرفت ، نجات یافته و هرکس رو گردان شود ، هلاک می گردد .

 

7 – وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیْکُمْ وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا

 

اهل بیت جلوه ای از رحمة للعالمینی پیامبر اسلام :

اگر خداوند ، گناهان خلائق بپوشاند و لباس رحمت بر آنان ، بواسطه ی اهل بیت است . که در برخی روایات داریم در روز قیامت،خیل کثیری از بندگان الهی را دستگیری می نمایند و ایضا در این دنیا به برکت حضور نورانیت ایشان ، گناهان بخشیده می شود همانطور که در زیارت نامه ی آنها نیز اشاره شده است که زائر ایشان در حال معرفت ، تمامی گناهانش بخشیده شده و مإوایش بهشت خواهد بود.

 

8 – وَبَرِئْتُ اِلَى اللَّه عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَمِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّیاطینِ وَحِزْبِهِمُ الظّالِمینَ لَکُمْ وَالْجاحِدین لِحَقِّکُمْ وَالْمارِقینَ مِنْ وِلایَتِکُمْ وَالْغاصِبینَ لاِرْثِکُمْ وَالشّاَّکّینَ فیکُمْ وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکُمْ وَمِنْ کُلِّ وَلیجَةٍ دُونَکُمْ

 

دشمن شناسی و کشف کُـدهای کلامی اهل بیت :

مقوله ی بسیار مهم دشمن شناسی در مکتب اهل بیت در هر زمان مورد توجه ایشان بوده و به مناسبت های مختلف ، کدهایی از جانب این انوار مقدسه صادر می شده تا دشمنان را به مردم ، معرفی نمایند از جمله کدهایی همانند جبت و طاغوت که باید مورد توجه قرار گرفته شود .

 

9 – مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ

 

تاکید موکد و مجدد به خداشناسی از درگاه اهل بیت :

هرکس خدا را بخواهد باید با اهل بیت شروع کند چرا که محل امن شناخت الهی ، از درگاه خزائن علم خواهد بود .

 

10 - بکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَبِکُمْ یَخْتِمُ وَبِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَبِکُمْ یُمْسِکُ السَّماَّءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ وَبِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَیَکْشِفُ الضُّرَّ وَعِنْدَکُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَهَبَطَتْ بِهِ مَلاَّئِکَتُهُ

 

اهل بیت دلیل رحمت واسعه ی الهی ، بر خلائق :

به عبارت دیگر همانطور که در حدیث معراج از زبان پیامبر اسلام نیز بدان اشاره شده است و نیز در احادیث قدسی متعدد هم مذکور است ؛ اهل بیت دلیل خلقت و واسطه ی رحمت الهی بر بندگان هستند .

 

11 _ وَبِکُمْ اَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْکُرُوبِ وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ

 

تمسک به اهل بیت باعث نجات از گمراهی ها :

خواستنی ها ، فقط و فقط از این خاندان جائز است و چراغ هدایت در ظلمات گمراهی ها ، خود خودشان هستند .به عبارت دیگر اشاره به احادیث متعدد در این زمینه دارد و ایضا زیارت خاص امیر المومنین علی علیه السلام که در هلکات و پرتگاه های بسیار خطرناک ، از دوستداران ، دستگیری کرده و سنگینی های ایشان را به دوش می کشند .( به زیارت مخصوصه ی امیر المومنین علی علیه افضل صلوة المصلین در 27 رجب دقت فرمایید و ایضا در آن تامل )

 

12 – بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا

 

اهل بیت باعث رشد فکری و جبران خسارات دنیایی :

آشنایی با آل بیت پیامبری ، آشنایی با معارف دینی و الهی است و در نتیجه جبران کننده خسارات دنیایی و آخروی .

 

13 -اِنَّ بَیْنى وَبیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یَاْتى عَلَیْها الا رضاکم :

 

بخشش فقط با نظرخاص اهل بیت :

خداوند گذشت از بندگان و بخشوده شدن آنان را در گرو رضایت اهل بیت پیامبر خویش قرار داده است بدین معنا که اگر این خاندان از کسی رضایت داشته باشند خداوند هم از او راضی خواهد بود .

 

14- اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاَّءَ اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الاْخْیارِ الاْئِمَّةِ الاْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعاَّئى

 

برترین خلائق :

در هستی و خلقت کسانی جز آل بیت پیامبری ، برترین خلائق نزد خداوند نیستند . حتی انبیاء و اولیاء .(اشاره به حدیث معراج فرمایش پیامبر اسلام )

 

 

 منبع: مدرسه علمیه خواهران حضرت عبد العظیم(ع)

کلامی در باب انجيل اهل بيت(ع) و زبور آل محمد(ص)، صحیفه سجادیه


سخن از  كتاب مقدسي كه به حق، به انجيل اهل بيت(ع) و زبور آل محمد(ص) لقب يافته، امري بس گران و مشكل است.

صحيفه كامله سجاديه، چ
شمه بي پاياني است كه باران نيايش و مناجات را در سرتاسر عالم و تا دامنه قيامت جاري كرده و جان هاي شيفته و كام هاي تشنه انسان هاي حق طلب و معنويت خواه رابه زلال تمنّا، مصفّا گردانده و مشام جانهايشان را از عطر پاك بندگي الهي و رحمت بي پايان لطف خداوندي انباشته است.

اين كتاب، نخستين نيايش نامه مكتوب جهان اسلام و سومين كتاب مقدس شيعيان است كه از وجود چهارمين امام معصوم صادره گرديده، پنجمين دُرّ ولايت آن را كتابت فرموده و ششمين كتابي است كه در اسلام تأليف يافته است.

امام زين العابدين(ع) به مقتضاي زمان و با بهترين و زيباترين شيوه ممكن، نيازهاي فطري انسان را بيان مي كند، خويشتنِ آدمي را به او مي شناساند و راه ارتباط و اتصال به خالق بي نياز را به او مي آموزد. بدين ترتيب انسان را در پيوندي وثيق و متين با محبوب و خالق خويش به اوج مي رساند و از هر چه غير اوست بي نياز مي سازد. از سويي چگونه دعا كردن را مي آموزد و از سوي ديگر درقالب دعا به تعليم دين و اصول اعتقادات ديني، اخلاق و ارزش هاي انساني، حقوق و ديگر مسائل مذهبي، فرهنگي و اجتماعي مي پردازد.


مراجعه تاريخي به عصر و زمانه اي كه آن حضرت در آن مي زيسته و دعاهاي گرانسنگ صحيفه سجاديه را در آن دوران القاء فرموده، به خوبي نشان مي دهد كه دين و معرفت ديني در آن دوره با خطري بزرگ و آفتي سترگ مواجه بوده است. جمود فرهنگي و ركود علمي حاصل از سيطره زيانبار بني اميّه بر امّت اسلامي، چنان فضاي تاريكي را پديد آورده بود كه تنها، يك حركت اجتهادي فكري و انديشگي جديد و يك جنبش علمي و فرهنگي نو پديد، مي توانست آن فضاي جامد و راكد را درهم شكند و به باز گشايي آفاق ذهني و فكري مسلمانان بيانجامد. بدين ترتيب در كوير حيرت انديشه سوز آن دوران، اين سيد ساجدان و زينت عابدان، امام علي بن الحسين(ع) بود، كه نقشه رهايي از سلطه سنگين و ظالمانه فكري و فرهنگي امويان را طراحي و با تأسيس و ايجاد مدرسه علمي، فرهنگي و ديني عظيمي، آن حركت علمي – ديني شگفت را پايه گذاري فرمود.

چنين حركتي وصدورچنين كتابي،همگان را بر آن داشت تادر حراست از آن بكوشند،حضرت صادق(ع)تلاش در راه حفظ و صيانت از صحيفۀ سجاديه را از فرزند خود خواست و در هنگام تحويل صحيفه به محمد و ابراهيم از آنان پيمان گرفت كه آن را از مدينه خارج نكنند، چرا كه فتنه ها در پيش است. زيد بن علي بن الحسين(ع) نيز به فرزندش يحيي،دستوربه حفظ و حراست از صحيفه را داده بود. از اين رو عالمان بي شماري در طول تاريخ تشيع،با تبعيت از ائمه اطهار(ع) و اعاظم مذهب، بر حفظ وحراست واستنساخ وتكثيرنسخ صحيفه سجاديه و همچنين دقت نظر و تأمل و شرح و تفسيراين كتاب ارزشمند، شخصاً اهتمام ورزيده اند.

متأسفانه در كتاب هاي درسي دانش آموزان، درسي پيرامون معرّفي صحيفه سجّاديّه وجود ندارد. در دانشگاه ها نيز حتي در رشتۀ معارف، بحث جامعي پيرامون صحيفۀ سجّاديّه صورت نمي گيرد.

نویسنده: سید احمد سجادی

منبع:پایگاه تخصصی صحیفه سجادیهhttp://www.emamsajjad.com

 

 

چند توصیه به دبیران محترم دین وزندگی

باسمه تعالی

چند توصیه به دبیران محترم دین وزندگی                                                                                                              

          1-     به دانش­های روز از قبیل علوم مختلف رایانه( اینتر نت،طراحی وبلاگ و....) مجهز و داناتر از شاگردانمان باشیم چراکه از نیازهای برتر عصر جدید است و ضمن اعتماد بیشتر شاگردان نسبت به ما ،سبب تسهیل در بسیاری از امور آموزشی می­شود.

2-    اخلاص در کار و فعالیت­های  دینی ، شرط توفیق است.

3-    آسان­گیری در درس دین و زندگی دانش­آموزان را دین دار نمی­کند. پس  جدّی، دلسوز و صد البته صمیمی باشیم.

4-    جهت ارزشیابی در کلاس، از برگه ارزشیابی اختصاصی دین و زندگی استفاده کرده  یا در برگه رایج و عمومی ارزشیابی،  عوامل مختص درس دین و زندگی؛  مانند نمره قرائت، شرکت در بحث و.... رادرج کنیم.

5-    صحت قرائت قران و کار با دانش­آموزان در این زمینه را جدی بگیریم(از توجه به لحن عرب،صحت تلفظ حروف خاص عربی ، برخی  صفات مهم حروف عربی مانند استعلاء و استفال و....غافل نباشیم)

6-    در آموزش احکام از هیچ­گونه تلاش دریغ  نکنیم ؛چرا که توجه به احکام افزایش روحیه تعبّد در فراگیران را در پی خواهد داشت و بهتر است برخی موضوعات مانند وضو،غسل و تیمم به صورت عملی آموزش داده شود.

7-    بهتر است در صورت امکان گاهی جهت ادای فریضه جماعت  به همراه دانش­آموزان به مسجد محل  برویم.

8-    کتب و نرم افزارهای معلمیار دین وزندگی چهار پایه  را تهیه کرده از کمک­های آن بهره­مند شویم.

9-     از کتاب یا مجموعه نرم افزار رایانه­ای یا نرم افزار ویژه گوشی همراه "پرسمان" که حاوی پرسش­های جوانان دانشجو و پاسخ آن­ها با دسته بندی موضوعی می­باشد غافل نباشیم.

10-   از آسیب مهم روزمرّگی در تدریس وتکراری بودن، بشدت بر حذر باشیم و هرجلسه برای دانش­آموزان با ایده­ای نو جلوه کنیم.

11-   در رابطه با ضرورت وجود ولایت فقیه و نیز مباحثی مانند موسیقی، روابط دختر و پسر، وجود جن و...حداقل یک  جلسه بحث داشته باشیم.

12-  ارتباط با گروه­ های ناحیه4 و همچنین گروه­های استان قم با مدیریت فعلی سرکار خانم اقلیمی و جناب آقای سید محمد حلی را در صورت نیاز در نظر داشته باشیم.

13- از فضای اینترنت در جهت وسعت اطلاعات ،روش­ها و تسهیل در امور آموزشی استفاده کرده،نرم افزارهای اسلامی  مرکز کامپیوتر نور را مورد استفاده قرار دهیم، وبسایت گروه تکنولوژی صفحه دین و زندگی..qomgt.irوبلاگ گروه آموزشی استان قم(www.qomdinozendegi.blogfa.com را iعصرهای شنبه هرهفته  بازدید کنیم.همچنین وبلاگ دبیرخانه کشوری دین و زندگی مستقر در شهر مقدس مشهد   http://dinozendegi.medu.ir)   (را ببینیم وهر از گاهی به وبلاگهای نواحی 1و2و3  قم سری بزنیم (متأسفانه گروه دین و زندگی ناحیه 4 فعلا امکانات تشکیل وبلاگ امن را ندارد.) ازوبلاگ گروه­های دین و زندگی شهرهای دیگر و یا وبلاگ همکاران  در قم و دیگر شهرها غافل نباشیم(همیشه اندیشه­ ها و روش­های جدیدی جهت آموختن وجود دارند .                                                         

                                                                                                                                                                               

                                                                                                                                                                                                   

 

 

 

 

بایسته های طراحی سؤالات امتحان دین وزندگی مقطع دبیرستان

باسمه تعالی

بایسته های طراحی سؤالات امتحان دین وزندگی مقطع متوسطه دوم دبیرستان                                                                                                                    

1-     برگه سؤالات دین وزندگی با نام خدا شروع شود .

2-    درشناسنامه سؤالات و سربرگ،همه عناصر قید شده در فرم ارزیابی جای داده شود.

3-    جای نمره شفاهی ، کتبی  و جمع نمره معین باشد.

4-    نام طراح حتما قید شود و در کنار آن آقا یا خانم نوشته شود.

 

5-     نام دبیر (طراح)در خود سربرگ آورده شود نه فقط درانتهای سؤالات.

 

6-    درانتهای سؤالات عباراتی مانند "موفق باشید و...." جهت اعلام ختم سؤالات آورده شود.

 

7-    در سربرگ حتما مشخص شود که  این برگه به پاسخنامه نیاز دارد یا خیر.

 

8-    تعداد سؤالات یا صفحات برگه امتحانی در سربرگ ذکر شود.

 

9-     در تعیین زمان امتحان دقت شود زمان80 تا90 دقیقه برای دین وزندگی  معمولا خیلی زیاد است و فرصت 40 دقیقه نیز جهت امتحان استاندارد کم بنظر میرسد فرصت مناسب را انتخاب کنید.

10-   تأکید می ­شود سؤالات پایه سوم در نیمسال اول 16نمره ه­ای و سؤالات پایه چهارم در12 نمره طراحی شوند باقی نمره به قرائت  قرآن اختصاص داده شود.(درنیمسال دوم سؤالات پایه سوم و چهارم 20 نمره ای می­باشد)متأسفانه بعضا در این جهت کم دقتی ­هایی مشاهده شده است.

بودجه بندی پایه دهم نیز براساس بخشنامه انجام شود.

11-   بهتر است ترجیحا هر سؤال کمتر از2 نمره داشته باشد. یعنی حداکثر نمره هر سؤال 1/5 یا1/75نمره باشد و سهم ترجمه آیات و پیامشان(در پایه سوم و چهارم) حدودا  تا 3 نمره باشد.

12-  حرکت گذاری آیات فراموش نشود.جهت تسهیل در کار می توان از سیستم حرکت گذاری هوشمند در اینترنت استفاده نمود.

13- اکیداً توصیه می­ شود از ذکر شماره درس در پایان سؤال خودداری شود.

14-  پیشنهاد می ­شود جهت تسهیل نگارش پاسخ­ها برای دانش­ آموزانی که وضو ندارند وهم­چنین همکاران در وقت تصحیح، سؤالاتِ مرتبط با آیات، در ابتدای صفحه جای داده شوند.

15-  ترتیب پرسش­ ها ضرورتاً از ساده به مشکل باشد.

16-  در طراحی پرسش­ها از انواع سؤالات چندگزینه­ ای،صحیح و غلط،جورکردنی،جای خالی، کوتاه­پاسخ و بلند­پاسخ استفاده شود.

17- در طراحی پرسش ­ها­ی چند­گزینه­ ای؛ در صورت ضرورتِ طرحِ سؤال باعبارت منفی، زیر کلمات منفی خط  کشی شده یا برجسته و درشت ­تر نوشته شوند .

18-  ضمنا  در طرح سؤالات چندگزینه­ ای از آوردن گزینه هایی از قبیل همه موارد  و  هیچکدام خودداری شود.

19-  در طرح سؤالاتی که تنه آنها ناتمام است( جای خالی)، عبارتی که باید در جای خالی قرار گیرد،  واقعا مکمل جمله باشد.

20-   در طراحی پرسش­، از بکار بردن کلمات منفی در منفی پرهیز شود؛چراکه فهم این­گونه عبارات غالباً برای دانش ­آموزان مشکل است.

21-   سؤالات امتحان و یا گزینه ­های یک سؤال باید به گونه­ ای طراحی شوند که راهنمای دستیابی به پاسخ پرسش­ های دیگر و یا تشخیص گزینه­ های دیگر نباشند.

22- دبیران عزیزی که در دو یا چند دبیرستان تدریس دارند اکیداً  از طرح سؤالات مشترک  یا سؤالاتی با محتوای مشترک زیاد، خودداری فرمایند.

 

23-سؤالات شما باید از  تمام سطوح یادگیری طرح شود متاسفانه بعضا مشاهده می شود تمامی پرسش های یک امتحان از یک سطح یادگیری از قبیل سطح دانش طرح می شود

درطرح هر سؤال سعی کنیم نکته ای را به فراگیر آموزش دهیم.

گروه دین و زندگی استان قم