باسمه تعالی
نکات مهم در فرآیند ارزشیابی
آیافرآیند آموزش با ارزشیابی خاتمه می یابد؟
ازآنجا که شیوه نامه ی طرّاحی سؤالات مفهومی و استاندارد به صورت جداگانه در وبلاگ قابل دریافت و در دسترس می باشد در این گفتار از بیان انواع سؤالات، مزایا و معایب و قواعد طرّاحی هر یک خودداری شده، تنها به نکات جانبی در طرح سؤال که البته تأثیر مستقیم بر فرآیند یادگیری دارد اشاره می شود.
باید دانست که امتحانات پایان نیمسال اوّل و دوّم در مدارس، تنها زمان ارزشیابی دانش آموز نیست؛ بلکه این امتحانات به نوعی معلّم را نیز مورد ارزشیابی قرار می دهد. البته در صورتی که همانگونه که معلّمان عزیز هنگام طرّاحی سؤالات، برای افزایش روائی امتحان از انواع سؤالات، با رعایت قواعد تهیّه ی آنها در تمام سطوح یادگیری استفاده می کنند، پس از آزمون نیز تحلیل و بررسی کاملی از اوراق امتحانی دانش آموزان داشته باشند.
قطعا چنین ارزشیابی ای فراهم کننده ی زمینه های رشد حرفه ای معلّم می باشد چرا که تشخیص نقاط قوّت، سبب تقویت شیوه های کارا و اثربخش گشته، تعیین نقاط ضعف و کاستی ها نیز زمینه ی جبران شیوه های ناکارآمد و غیرمؤثّر را فراهم می سازد و این مهم جز با تحلیل و بررسی دقیق سؤالات و پاسخ های دانش آموزان ممکن نخواهد بود.
علّت یابی اشتباهات و نقاط ضعف طبقه بندی شده ی دانش آموزان به صورت موضوعی، فصلی ،مهارتی، کاربردی یا... و سپس تغییر شیوه ی آموزش و یادگیری در آینده البته در صورتی که نقص به معلّم و یا شیوه ی آموزشی او برگردد وانعکاس به برنامه نویسان درس به منظور اصلاح و تغییر برنامه یا محتوا درصورتی که نقص به کتاب درسی برگردد.
درواقع سنجش باید آگاهی دهنده باشد. اگر فرایند سنجش، آگاهی دهنده برای معلّم، دانش آموز، مدیر و نظام آموزشی نباشد بی ثمر خواهد بود و البته این معلّمان هستند که سنجش آگاهی دهنده انجام می دهند. (یادگارزاده،1390)
سنجش از آن نوع که معلّم و دانش آموز را نسبت به کارآئی فرایند تدریس و یادگیری آگاه کرده و اطّلاعات لازم برای هرنوع تغییر و اصلاح را فراهم می سازد.این که چه تعداد سؤال و از چه نوعی طرّاحی شود با شرائط زمان و مکان و فراگیران متفاوت است و درواقع هر معلّم، پزشکی است که برای هرکلاس خود نسخه ی جدا میپیچد. اگرچه هرچه تعداد سؤال های یک آزمون بیشتر باشد نمونه ی بهتری از محتوا و اهداف درسی را شامل خواهد شد و باید تعداد سؤالات را بر مبنای گستره ی محتوا در نظر گرفت و اهمّیّت فصل ها، و موضوعات درسی در تعداد سؤالات دخیل باشند امّا آنچه در خورتوجّه است اینکه هر سؤال ضمن آنکه از فراگیر می پرسد، به او آموزش و انگیزه ی آموزش بدهد و بینش جدیدی درباره ی محتوای درسی در او ایجاد کند. در این صورت نگاه دانش آموز (پس از اتمام ارزشیابی) به کتاب و محتوای درسی نگاهی متفاوت، دقیق تر و عمیق تر شده، این بار درحین مطالعه به دنبال پاسخ سؤالات جدیدی خواهد بود.نکته حائز اهمیت دیگر آنکه معلم زمانی کوتاه از ساعت کلاس را بلافاصله پس از اجرای آزمون به بازگویی پاسخ پرسش های امتحانی اختصاص دهد.چراکه در این هنگام اذهان دانشآموزان بشدت آماده شنیدن پاسخ صحیح سؤالات والبته مقایسه آن با پاسخهای خودشان می باشد.پس این فرصت طلایی را از دست ندهید.
در پایان به چند پرسشی که معلّمان پس از ارزشیابی پایان نیمسال، باید از خود بپرسند تا فرآیند ارزشیابی خودشان نیز صورت پذیرد اشاره می شود...[1]
ت: اهم سؤالات ارزيابي آیا آموزش من بر هدفهای معین متکی و بر سیاستها وانتظارات نظام آموزشی مبتنی بوده است؟
آیا به هنگام آموزش شایستگی و بسندگی محتوای آموزشیِ در اختیار را ، بررسی کرده ام؟
آيا به تناسب برنامة درسي، محتوا و روش هاي ياددهي-یادگیری و شیوه های ارزشیابی پیش بیني شده در برنامه با ويژگي ها و توانمندي هاي دانش آموزان توجه كرده ام؟
آيا نقاط قوت و ضعف برنامه و محتواي آموزش را كشف كرده ام؟
آيا به توانمندي هاي فردي دانش آموزانم توجه داشته ام؟
آيا انگیزه هاي مثبت تحصیلي و يادگیري را به وجود آورده ام؟
آيا به رشد همه جانبة دانش آموزانم انديشیده ام؟
آيا فرصت هاي مناسب و لازم براي يادگیري تك تك افراد را فراهم كرده ام؟
آيا از تجربة ياددهي سال هاي قبل خود بهره گرفته ام؟
آيا برنامة آموزش و هدايتِ فرايند ياددهي- يادگیري من، پژوهش محور بوده است؟
آيا به اندازة كافي هشیارانه و آگاهانه و عالمانه نقش معلمي ام را ايفا كرده ام؟
تا چه اندازه از تجربه هاي همكارانم بهره گرفته ام؟
چه اندازه از انديشه ها، ابتكارات و شیوه هاي اثربخش تدريسم را با همكاران به اشتراك گذاشته ام؟
تا چه اندازه دانش و اطلاعات خود را در زمینه هاي تدريسم بسط و گسترش داده ام؟
تا چه اندازه نگران رشددانش آموزان، در حد توان بالقوه شان بوده ام؟
تا چه اندازه نسبت به دانش آموزان خود مهربان بوده و با آن ها همدلي داشته ام؟
آيا كلاس هاي درس من شاد و فرح انگیزو پذيراي يادگیري بوده است؟
آيا شیوه هاي ياددهي من به تغییر و اصلاح نیاز دارد؟
آيا شیوه هاي ارزش یابي من در سراسر سال تحصیلي به تغییر و اصلاح نیاز دارد؟
آيا از نتايج ارزش یابي ها و آزمون ها براي تغییر و اصلاح شیوه ياددهي خود و شیوه هاي يادگیري دانش آموزان استفاده كرده ام؟
برنامه هاي بازخوردي من به منظور تقويت يادگیري دانش آموزان چه بوده است؟
آيا از منابع آموزشي متنوع و رسانه ها و فناوري هاي جديد آموزشي بهره گرفته ام؟
آيا از حمايت هاي لازم براي ايفاي نقش خود از جانب مدرسه و اولیاي دانش آموزان برخوردار بوده ام؟
آيا نظرات خود و همكارانم دربارة بهبود كیفي و كمي برنامه هاي درسي را، به مراكز برنامه ريزي درسي منعکس کرده ام؟
منابع:مجله رشد تکنولوژی شماره 8اردیبهشت1392 وشماره6اسفند1390
[1]این سؤالات ازمقاله "فرخ لقارئیس دانا" درمجله رشدتکنولوژی ش8اردیبهشت 1392نقل شده است.