طراحی آموزشی و طرح درس

 

همکاران عزیز!   خداقوت!

بنا به خواست جمعی از شما عزیزان، خلاصه ای از نکات مرتبط با طراحی آموزشی و نگاشتن طرح درس

بیان می شود. گروه دین و زندگی استان خلاصه  و گزیده ای از مبحث طرح درس نگاری از کتاب «طراحی فعالیت آموزشی(راهنمای تهیه طرح درس)» از دفتر آموزش و پرورش نظری و پیش دانشگاهی و کتاب «طرح درس نرم افزاری مناسب در تکنولوژی آموزشی»  اثر آقای مرتضی مجدفر را جهت تسهیل در امر طرح درس نویسی برای شما عزیزان در این سایت بار گذاری کرده است.

ان شاءالله قابل استفاده باشد.

 

 

 

 باسمه تعالی

آشنایی با مقدمات تهیه و نگارش طراحی آموزشی و طرح درس

بر گرفته از کتابهای «طراحی فعالیت­های آموزشی»[1] و «طرح درس نرم افزاری مناسب در تکنولوژی آموزشی»[2]

تدریس فعالیتی تعاملی، منظم و هدفمند بین معلم و دانش آموز به منظور تسهیل یادگیری است. (شعبانی 1382) عوامل اصلی چنین فعالیتی عبارت از: طراحی، اجرا و ارزشیابی است. که طراحی پایه و اساس اصلی این فرآیند است و دو عامل دیگر بر آن استوار است.

طراحی پیش بینی و تنظیم رویدادهای آموزش بر اساس اهداف، محتوا و امتحانات موجود با توجه به ویژگی ها و دانش ­آموزان است که کارائی و اثربخشی تدریس را موجب می شود.

طراحی آموزش کلاس مربوط به شورای برنامه ریزی درسی و متخصصان آموزش است اما طراحی در سطح خُرد و کلا بر عهده ی معلم است.

معلم باید در طراحی آموزش خُرد، کل محتوای آموزشی را به اجزای قابل تدریس (یعنی همان جلسه تدریس) تقسیم کند و که بر اساس زمان تعیین شده، چند جلسه خواهد داشت و در هر جلسه چه موضوعی و با چه اهدافی پی گیری می شود.

معلم باید قبل از شروع آموزش، همه چیز را پیش بینی و آماده کند و برنامه اش را بنویسد، اما برنامه های طراحی شده باید انعطاف پذیر، مرتب و به روز شوند.

 

مراحل اساسی طراحی آموزش

مراحل اصلی تحلیل و تنظیم طرح آموزشی

1-تحلیل و تنظیم اهداف آموزشی

2-تحلیل و تعیین موقعیت آموزشی

3-تحلیل و تعیین محتوا روش و وسیله کمک آموزشی

4-تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی

 

 گام اول: تحلیل و تنظیم اهداف آموزشی

هدف هایآموزشی، بیان کننده وضعیت مطلوب یادگیرنده در یک رویداد آموزشی هستند. هدف­های آموزشی از نظر ماهیت و زمان تحقق متفاوتند، و به سه گروه کلی تقسیم می­شوند.

  1. اهداف آرمانی یا غایی (Amis) : در سطح کلان برنامه ریزی آموزشی مورد توجه هستند و به مجریان برنامه­های آموزشی (مدرسین) چندان ارتباطی ندارد.
  2. اهداف کلی (Goals) :هدف­های کلی آموزشی اهدافی هستند که در پایان یک دوره آموزشی تحقق یابند.
  3. اهداف عینی (Objective ) : این اهداف، اهدافی هستند که در فرآیند اجرا بسیار حائز اهمیت هستند و مجریان برنامه های درسی و مدرسین باید بر اساس این اهداف سازماندهی کنند.

 هدف­های مفید و قابل وصول باید چهار ویژگی داشته باشند: 

1)دانشجومحور (مخاطب یادگیرنده) باشند.

2)توصیفی از نتایج یادگیری باشند.

3)صریح و قابل فهم باشند.

4)قابل مشاهده و اندازه گیری باشند.

مراحل نگارش هدف­های آموزشی:

1-تعیین هدف یا هدف­های کلی

2-تبدیل اهداف کلی به اهداف میانی (رئوس مطالب)

3-تبدیل هدف­های میانی به هدف­های عینی و قابل مشاهده

4-بازنگری و تنظیم مجدد اهداف آموزشی

تعیین هدف یا هدف­های کلی آموزشی:

هدف­های کلی آموزشی اهدافی هستند که در پایان یک دوره آموزشی تحقق یابند. و معمولا به صورت عبارت های کلی مطرح می شوند. این اهداف طی دوره قابل ارزشیابی نیستند. با افعال کلی تدوین می شوند مانند: یاد بگیرد، آشنا شود، بفهمد، بداند و...

دانشجو مهارت های مقدماتی بالینی را کسب نماید.

روش های پیشگیری از بارداری را بشناسد.

با آناتومی تنه آشنا شود.

و سایر افعال کلی مانند: لذت بردن، دانستن، آشنا شدن، فهمیدن، ارزشگزاری، درک کردن، تصدیق کردن، کسب کردن، دوست داشتن، باور کردن، تمایل داشتن، قدردانی کردن، از عهده برآمدن، فکر کردن را بشناسد.

الف-تعیین هدف یا هدف­های کلی آموزشی

هدف­های کلی، هدف­های پر ارزشی هستند، زیرا از طریق هدف­های کلی آموزشی می توان هدف­های جزیی، رفتاری و فعالیت های آموزشی را مشخص کرد و به آن ها جهت و هماهنگی لازم بخشید. معلمان و طراحان آموزشی باید توجه کنند، هدف هایکلی آموزشی زمانی ارزشمند هستند که به هدف­های جزیی و رفتاری تجزیه شوند. به عنوان مثال: برای رسیدن به این هدف کلی که؛ «معلمان با طراحی آموزشی آشنا شوند» باید تمام مراحل طراحی و فعالیت هایی که لازم است در مراحل اجرا دانش آموزان انجام دهند، به طور واضح و صریح مشخص شوند در غیر این صورت هدف کلی هرگز تحقق نخواند یافت.

ب-تبدیل هدف کلی به اهداف جزیی

هدف­های جزیی از تجزیه هدف­های کل به دست می آیند و مراحل رسیدن به هدف هایکلی را مشخص می کنند، به همین دلیل نسبت به هدف­های کلی محدودتر و مشخص تر، و نسبت به هدف هایرفتاری دارای جامعیت و شمول بیشتری هستند. هدف هایجزیی، همچون هدف هایکلی اغلب به صورت افعال کلی و مبهم نوشته می شوند، و خود نیز ممکن است قابل تجزیه به هدف هایجزیی ریزتر باشند. ساده ترین راه نوشتن اهداف کلی و جزیی در فرایند آموزش این است که بر اساس موضوع اصلی درس، هدف کلی نوشته شود و بر اساس عناوین فرعی درس، اهداف جزیی تنظیم گردند. در زیر جهت آشنایی با افعال کلی که برای نوشتن اهداف کلی و جزیی به کار می روند، تعدادی از آن ها آورده شده است. 

 افعال کلی قابل استفاده در هدف­های کلی و جزئی

-آشنا شدن             -دانستن                   -ارزشگذاری کردن                      -فهمیدن

-تصدیق کردن          -درک کردن              -دوست داشتن                        -کسب کردن

-تمایل داشتن           -باور کردن                -بشناسد                               -یاد گرفتن

-لذت ببرد               -قدردانی کند            -از عهده...برآید                         -فکر کند

ج-تبدیل هدف­های جزیی به هدف های رفتاری (یا عینی و قابل مشاهده)

هدف هایرفتاری، اهدافی هستند که نوع رفتارهای شناختی، روانی-حرکتی(عملی)، عاطفی و قابلیت ها و مهارت هایی را که انتظار داریم در پایان یک فعالیت آموزشی در ر دانش آموزان ایجاد شود، به دقت بیان می کنند. در نوشتن هدف هایرفتاری نباید اعاملی که معلم برای تدریس انجاخم می دهد، تشریح شده باشد، بلکه باید به طوری نشوته شوند که دانش آموزان با مطالعه ی آن ها بفهمند که چه انتظاراتی از آن ها می رود، و چه باید انجام دهند. مثلا؛ پس از پایان آموزش، با توجه به مطالب مطرح شده باید بتوانند «برای فصل ساختار سلولی کتاب علوم زیستی و بهداشتی سال اول دبیرستان عملا طرح درسی بنویسند».

اهداف رفتاری باید واقع بینانه و با توجه به امکانات، زمان، سطح تحصیلی و علاقه مندی دانش آموزان تنظیم شوند.

اولین نکته در نوشتن هدف رفتاری صراحت و قابل فهم بودن آن است. ضمنا باید قابل مشاهده و اندازه گیری باشند. محور ارزشیابی نتایج یادگیری، قابل مشاهده بودن آن نتایج است. کلید یک هدف قابل مشاهده، یک فعل قابل مشاهده است. فعل قابل مشاهده فعلی است که عمل قابل مشاهده یا رفتاری که نتیجه اش یک محصول قابل مشاهده باشد، توضیح دهد. بنابراین یک هدف رفتاری موثر و خوب تعریف شده، هدفی است که صریح و قابل مشاهده و نتیجه اش قابل اندازه گیری باشد.

از دید روانشناسان رفتارگرا، هدف­های رفتاری باید دارای سه ویژگی زیر باشند:

1-نوع رفتار باید دقیقا مشخص و خوب تعریف شده باشد. نکته کلیدی در نوشتن نوع رفتار آن است که از افعالی که بر انجام کار دلالت دارد استفاده شود، مانند: «حذف کند»، «پاک کند»، «تعریف کند»، «اندازه بگیرد»، «آزمایش کند» و غیره.

لازم به یادآوری است که عملکرد یا رفتار می تواند هم در حیطه شناختی قرار گیرد و هم در حیطه روانی-حرکتی و عاطفی.

2-شرایط و موقعیت انجام رفتار یا عملکرد باید دقیقا بیان شود.

مثلا «پس از پایان آموزش از دانش آموزان انتظار می رود با مطالعه یا به کارگیری وسایل ..... بتوانند» :

الف-قانون ارشمیدس را در دو سطر تعریف کنند.

ب-آزمایش مربوط به آن را بدون اشتباه انجام دهند.

3-معیار سنجش رفتار موردنظر دقیقا معین شود.

زیرا پایه و اساس قضاوت انجام رفتار را مشخص می­کند. به زبان دیگر معیارها برای بررسی و تعیین میزان مهارت دانش آموزان به کار می روند.

هدف های رفتاری را هرگز نمی توان به طور خلاصه نوشت. معلم باید عملکرد یا رفتار را طوری بنویسد که ارتباط آن با شرایط و معیار تعیین شده واضح و روشن باشد. این صراحت باید در حدی باشد که افراد آشنا با فرایند یاددهی-یادگیری بتوانند بدون اشکال و اشتباه مقاصد آموزشی مورد نظر نگارنده را تدریس و یا ارزیابی کنند. از افعال زیر که درک آن ها مشکل است و قابل اندازه گیری نیستند استفاده نشود. مانند  -دانستن         -یاد گرفتن      -تحسین کردن     -لذت بردن       -باور داشتن          -درک کردن و غیره...

بلکه فعلی که نتوان بیش از یک معنا، از آن استنباط کرد باید مورد استفاده قرار گیرد.مانند:

تحلیل کردن، صحبت کردن، پیش بینی کردن، فهرست کردن، تعیین کردن، انتخاب کردن، توضیح دادن، نوشتن، مجزا کردن، محاسبه کردن، استنباط کردن، آزمایش کردن، تقسیم کردن، کشیدن.

افعال صریح در حیطه شناختی                                افعال صریح در حیطه عاطفی

-تعریف کردن                                                         -قبول کردن

-فهرست کردن                                                         -تأیید کردن

-نام بردن                                                               -همکاری کردن

-توضیح دادن                                                           -علاقه مند شدن

-تشخیص دادن                                                        -هم عقیده شدن

-طبقه بندی کردن                                                   -تحریک شدن

-تجزیه و تحلیل کردن                                               -آرزو کردن

-تشخیص دادن، شناختن                                           -با علاقه انجام دادن

-قضاوت کردن                                                         -تعهد داشتن

-و غیره...                                                                  -و غیره... 

افعال صریح در حیطه روانی-حرکتی

-با مهارت به کار گرفتن            -درست اجرا کردن                 -درست آزمایش کردن                  -بازسازی کردن                           -جابجا کردن                          -محکم کردن                     -عوض کردن و غیره...

البته این فهرست شامل تمام افعالی که می توان آن ها را به کار برد، نیست و تنها نمونه ای از افعال رفتاری هستند. بنابراین طراح ممکن است در هنگام نوشتن اهداف رفتاری از افعال دیگر نیز استفاده کند.                               چند نمونه هدف رفتاری:

پس از پایان آموزش از دانش آموزان انتظار می رود بتوانند:

1-قسمت های مختلف قلب را بر اساس تصویر صفحه 27 کتاب دقیقا و بدون اشتباه مشخص کنند و بنویسند.

2-با در درست داشتن یک نوار اندازه­ گیری، طول و عرض و ارتفاع مبل­های داخل اطاق را بر اساس واحد سانتی­متر با 20 درصد خطا اندازه­ گیری کنند.

3- قطعه شعر معاصری را که به آن­ها داده شده است، بر اساس ملاک­های بحث شده در کلاس ارزیابی کنند.

  1. صفات سلبی وثبوتی را در اشعار یا ادعیه که به آنان داده شده تشخیص دهند.

چگونه بفهمیم اهداف رفتاری را درست نوشته ایم؟ برای سنجش درستی یا عدم درستی یک هدف رفتاری می توان نتایج سؤال های زیر را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.

  1. آیا هدف رفتاری، آن چه که دانش آموزان باید انجام دهند به وضوح بیان کرده است؟
  2. آیا هدف رفتاری شرایط مهمی را که تحت آن شرایط دانش آموزان نشان می دهند که قابلیت و صلاحیت لازم را کسب کرده، مشخص کرده است؟
  3. آیا هدف رفتاری معیارهایی را که بتوان بر اساس آن ها تبحّر و صلاحیت دانش آموزان را مورد ارزیابی قرار داد، توضیح داده است؟
  4. آیا افعال به کار برده شده در اهداف رفتاری، افعالی کاملا قابل مشاهده و بررسی می باشند، و مانع از اشتباه ارزشیابی می شوند؟
  5. آیا هدف های رفتاری با جزئیات کامل که نتایج عمل مورد انتظار را نشان می دهد، بیان شده است؟
  6. آیا هدف های رفتاری با توجه به فعالیت های دانش آموزان تنظیم شده است؟
  7. آیا هدف های رفتاری آنچه را که معلمان در فرایند آموزش باید انجام دهند مشخص می کند؟
  8. آیا هدف های رفتاری معیارهای مشخصی را برای سنجش یادگیری دانش آموزان فراهم می سازد؟

 

گام دوم: تحلیل و تعیین موقعیت آموزشی

پس از تعیین هدف­های آموزشی، یکی از مهم­ترین مراحل طراحی و تعیین و تحلیل موقعیت آموزشی است.

-چگونه باید فعالیت­های آموزشی دانش­آموزان را سازماندهی کرد تا هدف­های آموزشی تعیین شده، تحقق یابند؟

-مناسب ترین موقعیت برای انجام فعالیت های دانش­آموزان کدام است؟

رویدادها و تجاربی که سریع تر و بهتر دانش آموزان را به هدف­های آموزشی می­رسانند، کدامند؟

پاسخ دادن به این پرسش ها نیاز به بررسی تعدادی از عوامل دارد. به مجموعه­ی این بررسی ها تحلیل و تعیین موقعیت گفته می شود. در این مرحله معلمان باید کلیه فعالیت­های آموزشی را که منجر به یادگیری می شوند، بررسی و یادداشت کنند. سپس آن دسته از فعالیت­ها را که برای رسیدن به هدف ها چندان مهم و ضروری به نظر نمی رسند، از مجموعه ی فعالیت­های آموزشی حذف کنند تا در نهایت مجموعه ای از فعالیت های مناسب و ضروری برای رسیدن به هدف­های آموزشی به دست آید. پس از تعیین فعالیت­های آموزشی، روابط بین اهداف تعیین شده و ارتباط بین فعالیت­ها باید مورد بررسی قرار گیرد تا سلسه مراتب فعالیت­ها مشخص گردد.

بنابراین تحلیل و تعیین موقعیت آموزشی فرایندی است که در آن الف-فعالیت­های آموزشی، نوع ارتباط بین هدف ها و فعالیت­ها، ج-رفتار ورودی، -نقطه آغاز فعالیت بر اساس ارزشیابی تشخیصی و هـ- حتی گروه های تدریس-یادگیری، تحلیل و تعیین می شوند.

الف-فعالیت­های آموزشی

به مجموعه­ی فعالیت های معلم و دانش آموزان در یک زمان معین برای تحقق اهداف آموزشی معین فعالیت­های آموزشی گفته می­شود. بنابراین فعالیت­های آموزشی شامل دو قسمت فعالیت مشخص می­باشد:

روش تدریس: از مهم­ترین ویژگی های تدریس: هدف­دار، نظام مند، متقابل، پویا و پاسخگو بودن به نیازهای فراگیران است.

1-فعالیت­های معلم (روش تدریس)

در اجرای فعالیت­های آموزشی، معلم باید نقش های تعریف شده­ای داشته باشد. نقش­هایی از قبیل: توضیحات لازم در زمینه ی اصول و مفاهیم، جهت دادن فعالیت­های یادگیری دانش آموزان، نظارت بر عملکرد دانش­آموزان و راهنمایی آن­ها، دادن بازخورد به منظور تقویت و اصلاح فعالیت­های آموزشی دانش­آموزان و غیره.

2-فعالیت های دانش­ آموزان (تجارب یادگیری)

به مجموعه فعالیت­هایی که دانش ­آموزان برای دستیابی به نتایج یادگیری انجام می دهند، تجارب یادگیری می گویند. این دسته از فعالیت ها شامل فعالیت­های معلمان در فرایند آموزش نمی شوند. به فعالیت­های معلمان روش تدریس گفته می شود (براون و هارکلرود، 1977، ص7) . تجارب یادگیری یا فعالیت­های دانش آموزان باید متناسب با اهداف آموزشی و متنوع باشند. معلمان نباید دانش­آموزان خود را محدود به چند فعالیت یادگیری نمایند. یعنی آن­ها می توانند از میان تعداد تقریبا نامحدودی از تجربه­های یادگیری، آن دسته از فعالیت­ها را که بیشترین احتمال دستیابی به اهداف را میسر می سازند انتخاب کنند. مثلا آن­ها می توانند برای دستیابی به اهداف یا نتایج یادگیری از دانش­آموزان خود بخواهند که درباره ی موضوعی گزارش تهیه کنند، و با یکدیگر به بحث و مناظره بپردازند. برای همکلاسی­های خود سخنرانی کنند، چیزی را بسازند، کاری را انجام دهند، اطلاعاتی را جمع­آوری کنند و به شکل یک کل معنادار ارائه دهند. نمایش و تئاتر اجرا کنند، و بازی­هایی را که جایگزین زندگی واقعی هستند انجام دهند. چیزی را به طور ذهنی مجسم کرده و آن را بسازند. از روی تصاویری که خود گرفته­اند، و یا در اختیار آنان قرار داده شده، داستانی بنویسند، و یا تصاویر و موقعیت هایی را مورد تعبیر و تفسیر قرار دهند. درباره چیزی یا اندیشه­ای تحلیل و قضاوت کنند (همان منبع، صفحه 7).

ب-رابطه ی بین اهداف آموزشی:پس از این که اهداف و فعالیت های آموزشی مشخص شدند، ممکن است این سؤال مطرح شود که هدف ها به چه ترتیبی باید تحقق یابند. یا فعالیت­های یادگیری به چه ترتیبی باید انجام پذیرند تا نتیجه­ی بهتری به دست آید. معمولا هدف­های آموزشی به سه صورت با یکدیگر ارتباط دارند:

  1. ارتباط هدف­ها با هم به گونه ای است که قبل از تحقق هدف پایین تر، رسیدن به هدف بالاتر امکان ندارد. به عبارت بهتر هدف­های پایین تر پیش نیاز هدف­های بالاترند و تا زمانی که مطلب مربوط به هدف قبلی فراگرفته نشده است، نباید مطلب مربوط به هدف بعدی را آموزش داد. ارتباط چنین اهدافی را با هم «ارتباط تسلسلی یا ارتباط متوالی» می گویند.
  2. اهداف و فعالیت­های آموزشی ممکن است نسبت به هم تقدّم رتبی نداشته باشند، و در عرض هم قابل اجرا و دستیابی باشند. یعنی آموزش مطالب مربوط به هر هدف، قبل یا بعد از هدف­های دیگر امکان پذیر باشد. این نوع ارتباط را «ارتباط هم تراز یا ارتباط موازی» می­گویند.
  3. در بیشتر مواقع هدف­های آموزشی حالت ترکیبی دارند. یعنی اجزای هدف آموزشی نهایی را ممکن است یک سلسله «هدف­های تسلسلی» و «هدف­های هم تراز» تشکیل داده باشند. در این صورت هدف ها طوری باید تنظیم شوند، که توصیه های بندهای 1 و 2 در آن رعایت شوند، تا دانش­آموزان به نتیجه گیری مطلوب برسند.

ج-تعیین رفتار ورودی

رفتار ورودی توانایی ها و قابلیت هایی هستند که دانش آموزان باید قبل از شروع یک فعالیت آموزشی جدید داشته باشند، تا مفاهیم جدید را بفهمند، و بتوانند با موفقیت به هدف هایجدید دست یابند. به رفتار ورودی، دانش و مهارت های پیش نیاز نیز گفته می شود.

د-ارزشیابی تشخیصی:    ارزشیابی تشخیصی، نوعی ارزشیابی است که سؤال های مربوط به آن بر اساس رفتار ورودی طراحی می شود، و قبل از تدریس باید اجرا گردد.

از طریق ارزشیابی تشخیصی می توان معلومات و توانایی ها و مهارت های لازم دانش آموزان را برای ورود به مطالب جدید تشخیص داد. ارزشیابی تشخیصی علاوه بر این که معیاری برای سنجش رفتار ورودی دانش آموزان است، وسیله­ای است که به کمک آن می توان نقطه ی آغاز فعالیت­های آموزشی را به دقت مشخص کرد.

اگر فعالیت­های آموزشی به گونه ای طراحی شوند که تکرار رفتار ورودی دانش آموزان باشد، نه تنها دانش آموزان نسبت به فعالیت های آموزشی بی تفاوت خواهند شد، بلکه زمانی که باید برای پرورش قابلیت های جدید صرف شود به هدر خواهد رفت، و یا اگر آغاز درس بدون سنجش و تشخیص رفتار ورودی انجام شود، ممکن است فعالیت ها به دلیل نداشتن رفتار ورودی غیرقابل فهم و مشکل باشد. در این صورت معلم حتما باید قبل از شروع درس جدید به ترمیم رفتار ورودی بپردازد. مخصوصا در صورت وجود ارتباط تسلسلی و متوالی بین هدف ها ترمیم ورودی یا پیش نیاز الزامی خواهد بود.

هـ-تعیین گروه­ های یاددهی-یادگیری

سازماندهی دانش­آموزان و گروه­بندی آن ها در فعالیت­های آموزشی از اهمیت خاصی برخوردار است. متاسفانه اکثر معلمان مجموعه فعالیت­های آموزشی را در گروه های یکسان به اجرا در می آورند، در حالی که همیشه دستیابی به اهداف آموزشی مختلف از طریق گروه­های یکسان میسر نمی باشد. یکی از عوامل موثر در انتخاب گروه های یاددهی-یادگیری ماهیت اهداف و فعالیت های آموزشی است. مثلا اگر اهداف و فعالیت های آموزشی در حیطه روانی-حرکتی (مهارت های عملی) باشند، حتما دانش­آموزان برای اجرای فعالیت­های آموزشی باید به گروه­های کوچک تقسیم شوند، تا تحقق هدف­ها امکان پذیر گردد.

 

گام سوم: تحلیل و تعیین محتوا، روش و وسایل آموزشی

مرحله­ی سوم از طراحی آموزشی؛ تحلیل محتوا، روش و وسایل آموزشی است. اگر محتوا، روش و وسایل متناسب با هدف­های آموزشی انتخاب و تنظیم نشوند – حتی اگر هدف­های آموزشی دقیق و خوب تنظیم شده باشند – فعالیت­های آموزشی هرگز دانش­آموزان را به آنچه که باید برسند، هدایت نخواهد کرد.

پس از تعیین اهداف و تحلیل موقعیت آموزشی معلم باید به تحلیل و انتخاب و تنظیم محتوا بپردازد. البته محتوایی باید انتخاب شود که کاملا متناسب با اهداف، و قابل تدریس در زمان تعیین شده باشد. سازماندهی و تنظیم محتوا در فرایند اجرا بسیار حائز اهمیت است. در صورت امکان، مطالب آسان باید قبل از مطالب پیچیده و مشکل ارائه گردد. مفاهیم نظری باید قبل از فعالیت­های عملی ارائه شوند.

دومین اقدام در گام سوم، انتخاب روش تدریس است. انتخاب روش تدریس در فرایند طراحی، یکی از عناصر و عوامل اصلی طراحی به شمار می­رود. زیرا تعیین­کننده نوع وظایف معلم و زمینه ساز فعالیت­های دانش­آموزان در کلاس درس می باشد. روش تدریس تنها به سخنرانی معلم اطلاق نمی­شود، بلکه شامل فعالیت­های متعددی چون؛ سازماندهی فعالیت­های آموزشی یک گروه کوچک یا بزرگ دانش­آموزان، به کارگیری فیلم یا ریزرایانه­ها، تدارک حلقه­های یادگیری، راهنمایی و هدایت گروه­های یادگیری همیاری، نظارت و رهبری آموزش انفرادی و غیره می­باشد.

تدریس یک فعالیت خنثی نیست، بلکه فعالیتی است هدف­دار، عمدی، تجویزی و تعاملی. راهبردها و شیوه­های تدریس ابتدا باید به صورت معقول و منطقی تحلیل شوند. معلمان ِ با تجربه، حداقل چهار معیار ِ اهداف آموزشی، سبک­های یادگیری دانش­آموزان، محتوای آموزشی و امکانات موجود را در انتخاب روش تدریس مورد توجه قرار می­دهند. به هیچ وجه نباید بدون تحلیل موقعیت، اقدام به تعیین روش آموزش نمود.

سومین اقدام در گام سوم طراحی، تحلیل و انتخاب وسایل آموزشی است.

وسایل آموزشی به مجموعه امکاناتی اطلاق می­شوند که می توانند شرایطی را فراهم سازند تا در آن شرایط یادگیری سریع­تر، بهتر و پایدارتر صورت گیرد. در فرایند طراحی آموزشی منظور از وسایل آموزشی مجموعه­ی وسایل گرافیکی، عکس و یا وسایل الکتریکی یا مکانیکی که برای دریافت اطلاعات، اعم از دیداری و شنیداری به کار می روند، اطلاق می­گردد. لازم است معلم مزایا، معایب و محدودیت های هر یک از وسایل را برای آموزش درس خود بداند. وسایل انتخاب شده باید متناسب با محتوا، موقعیت آموزشی، روش تدریس و اهداف آموزشی باشد. باید به وسایل آموزشی تنها از منظر وسیله ای که آموزش و یادگیری را تسهیل می کنند و سبب یادگیری می شوند، نگاه نکنیم.    یک وسیله ی خوب نه تنها سبب رسانیدن پیام به بهترین وجه می شود، بلکه علاقه، توجه و انگیزه ی دانش آموزان را نیز کاملا تقویت می­کند.

 

گام چهارم: تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی

لازم است دانش آموزان از ابتدا معیارها و امکاناتی را که به وسیله ی معلم در فرایند ارزشیابی و نمره دادن به کار گرفته می شود، بدانند. خیلی از ترس هایی که دانش آموزان در فرایند ارزشیابی دارند به علت عدم آگاهی آن ها از معیارها و نحوه ی ارزشیابی معلمان است. معیارها باید در اولین فرصت مناسب به طور واضح و روشن در اختیار دانش آموزان گذاشته شود. تاریخ ارزشیابی نیز از ابتدای آموزش باید مشخص گردد تا به دانش آموزان امکان داده شود که خود را برای ارزشیابی آماده کنند. سؤال­ها باید متناسب با اهداف و فعالیت آموزشی باشد.

روش نگارش و تنظیم طرح درس

طرح درس عبارت است از تقسیم محتوای یک ماده ی درسی در یک دوره ی معین به مراحل و گام های مناسب و مشخص بر اساس هدف و نتایج آموزش.

 

 

 

روش نگارش و تنظیم طرح درس روزانه

طرح درس روزانه شامل پیش بینی و تنظیم مجموعه فعالیت هایی است که معلم از پیش برای رسیدن به یک یا چند هدف آموزشی در یک جلسه تدریس تدارک می بیند. طرح درس جلسات آموزشی سبب می شود که معلم فعالیت های آموزشی را به ترتیب و یکی بعد از دیگری در مراحل و زمان های مشخص و به شیوه ای منطقی اجرا کند و نتایج حاصل از آن را برای تدریس در مراحل بعدی آموزش مورد استفاده قرار دهد.

مهم ترین کارکرد طراحی آموزشی آن است که از تکرار مطالب بیهوده و حذف موارد ضروری جلوگیری می کند. طرح درس جزئیات لازم برای آموزش یک یا چند درس در مورد یک موضوع را تعیین می کند. البته بدون نوشتن و تدوین برنامه و طرح درس هم می توان کلاس درس را اداره کرد، اما اگر معلم می خواهد، از کارایی موثر در فرایند تدریس برخوردار باشد، باید طرح درس خود را دقیقا تنظیم نماید. در تنظیم طرح درس، اهداف رفتاری، انتخاب محتوا، و فعالیت های آموزشی باید در هسته مرکزی آن قرار گیرند.

معلمان کارآمد معمولا تلاش می کنند طرح درس دقیق با جزئیات کامل بنویسند و بر اساس آن فعالیت های آموزشی را دنبال می کنند. البته گاهی می توان از طرح درس هایی که معلمان با تجربه نوشته اند استفاده کرد، اما بهتر است معلمان طرح درس های مورد نظر را خود شخصا تنظیم نمایند، و در طول دوره های آموزشی همواره به اصلاح و تکمیل آن بپردازند. طرح درس به دلیل این که مراحل تدریس را مشخص می کند، راهنمای معلم در فرایند تدریس است. یک طرح درس شامل فهرستی است که در هر ستون آن یکی از مراحل تدریس به شرح زیر نوشته می شود:

  1. هر یک از واحدها و یا درس ها و زمانی که باید صرف آن شود.
  2. فعالیت هایی که دانش آموزان باید در آن درس یا واحد یادگیری انجام دهند.
  3. مطالبی که باید به وسیله ی معلم به دانش آموزان ارائه شود.
  4. نکات کلیدی موجود در محتوای کتاب درسی یا سایر منابع مورد استفاده ی دانش آموزان مشخص می شود.
  5. وسایل یا فعالیت های آموزشی مانند؛ فیلم ها، بازدیدهای علمی... و همچنین فعالیت های مربوط به ارزشیابی دانش آموزان را مشخص می کند.

مراحل نگارش و تنظیم طرح درس روزانه

1-موضوع یا عنوان درس

عنوان درس باید به طور دقیق نوشته شود. مثلا اگر عنوان درس را «دماسنج» بگذاریم، عنوان گویایی نیست، بلکه بهتر است بنویسیم: «چگونه می توان از دماسنج استفاده کرد».

2-تعیین و نگارش عناوین فرعی یا رئوس مطالب

پس از تعیین و نوشتن موضوع درس، طراح باید عناوین فرعی موضوع درس را با رعایت ترتیب و توالی مشخص سازد.

3-نوشتن هدف کلی درس

نوشتن هدف کلی یک جلسه تدریس، همانند هدف کلی یک دوره ی آموزشی است، اما در قالب یک موضوع محدود.

4-نگارش و تنظیم هدف­های جزیی درس

ساده ترین راه نوشتن اهداف جزیی یک درس، این است که بر اساس هر موضوع فرعی یک هدف جزیی نوشته شود.

 5-نگارش و تنظیم هدف­های رفتاری درس 

پس از نوشتن هدف­های جزیی، طراح باید هدف هایجزیی را تبدیل به هدف­های رفتاری نماید. هدف­های رفتاری هر جلسه تدریس باید با توجه به شرایط، ضوابط و امکانات متناسب با سطوح مختلف حیطه های یادگیری تنظیم شود. سپس بر اساس سلسله مراتب از آسان به مشکل و یا به صورت پیش نیاز و پس نیاز مرتب گردد. در هدف هایرفتاری: عملکرد (نوع رفتار)، شرایط، و معیار دقیقا باید مشخص شود.

6-تعیین رفتار ورودی دانش آموزان

پس از تعیین هدف­های رفتاری درس، رفتار ورودی دانش­آموزان یا پیش نیازهای تحقق هدف­های رفتاری باید مشخص شوند.

7-ارزشیابی تشخیصی

اغلب سؤال می شود که معلمان چگونه می توانند اطلاعات پیش نیاز یا رفتار ورودی دانش آموزان را تشخیص دهند؟ این امر توسط ارزشیابی تشخیصی ممکن می باشد.

معلم بر  اساس دانش پیش نیاز درس مورد تدریس، سؤال هایی طرح می نماید. سؤال های طرح شده باید در ستون ارزشیابی طرح درس نوشته شود. این سؤال ها قبل از تدریس باید از دانش آموزان پرسیده شوند، تا وجود یا عدم وجود پیش نیاز مشخص شود.

8-نگارش مراحل اجرای تدریس

دز آموزش های مستقیم تنظیم نحوه ی ارائه محتوا به ترتیب اهمیت به چند مرحله به شرح زیر تقسیم می شود:

الف-مرحله ی آمادگی

مرحله ی آمادگی خود شامل قسمت های زیر می باشد:

-آمادگی معلم

بدیهی است برای انجام هر کاری باید آمادگی داشت. موضوع تدریس نیز نمی تواند از این قاعده مستثنی باشد. معلم باید پیش بینی کند که در کلاس درس چه فعالیتی را می خواهد انجام دهد و چگونه می خواهد کلاس را شروع کند؟ چگونه می خواهد در کلاس درس انگیزه ایجاد کند و این انگیزه را تا پایان کلاس استمرار بخشد و سرانجام چگونه می خواهد کلاس را به پایان برساند؟

-آمادگی دانش­ آموزان

اگر دانش آموزی به درس معلم توجه نکند و در اجرای فعالیت های آموزشی با او همکاری ننماید عمل تدریس به مفهوم واقعی آن، صورت نخواهد گرفت. توجه دانش آموزان و همکاری آن ها مستلزم آماده شدن برای فعالیت است. در شروع کلاس معلم موظف است توجه و افکار دانش آموزان را به طور جدی متوجه کلاس و فعالیت های مورد نظر نماید.

علاوه بر موارد ذکر شده، معلم باید قبل از ورود دانش آموزان به کلاس درس مجموعه وسایل آموزشی مورد نیاز برای تدریس خود و تمرین دانش آموزان را در کلاس آماده نماید.

 

 ب-مرحله­ ی معرفی و بیان هدف­های صریح آموزشی 

معرفی درس و اهداف آن باید به گونه ای صورت گیرد که متناسب با ساختار شناختی دانش آموزان باشد. معرفی درس و هدف هایرفتاری آن دانش آموزان را برای آشنایی با تجارب یادگیری و سعی در دستیابی به آن ها آماده می سازد. معلم باید انتظارات خود را از دانش آموزان،  بسیار ساده، روشن و  مشخص بیان کند. زمان اختصاص داده شده برای معرفی درس نباید بیش از 3 تا 5 دقیقه وقت کلاس را بگیرد.

ج-مرحله ی ارائه درس

در مرحله ی ارائه درس، محتوای مورد آموزش باید دقیقا مشخص شود. از روش هایی چون سخنرانی، بحث گروهی، نمایش تصاویر، پرسش و پاسخ و... به عنوان روش هایی که برای آموزش هر قسمت لازم است استفاده شود. معلم باید اطمینان حاصل کند که بخش های مختلف محتوا با یک روال منطقی ارائه خواهد شد و هیچ نکته نامفهومی در میان مطالب اراده شده وجود نخواهد داشت. زمان لازم برای هر قسمت به طور دقیق مشخص شود.

ارائه محتوا در حقیقت قسمت اصلی کار تدریس، و شامل دو عامل جداناشدنی است:

1-سازماندهی کلیه محتوای درس و توالی آن ها باید رعایت شود.

2-روش آموزش قسمت های مختلف مشخص شود.

به طور مثال معلم باید حداقل نکات زیر را پیش بینی کند:

الف) سؤال هایی که باید پرسیده شوند.

ب) در هنگام بحث دلایل لازم پیش بینی شود.

ج) در حدود 5 تا 10 دقیقه فیلم نشان داده شود.

د) پس از نمایش فیلم، موضوع مورد بحث قرار گیرد.

معلم باید پیش بینی کند که منظور از سؤال چیست؟ آیا فقط برای جلب توجه دانش آموزان است و نیازی به پاسخ ندارد؟ پاسخ دادن به سؤال ها بر عهده ی چه کسی است؟ معلم یا دانش آموزان؟ آیا سؤال بر روی نکات اصلی درس تاکید دارد؟ آیا سؤال ایجاد انگیزه می کند؟ آیا سؤال ها سبب موثر شدن تدریس و جلب توجه دانش آموزان خواهد شد؟ آیا سؤال به سنجش درک و فهم دانش آموزان کمک می کند؟ آیا سؤال توجه دانش آموزان را به مفاهیم، اصول خاص و مورد نظر جلب می نماید؟

سؤال­ها باید زمینه­ی بحث و گفتگو را در کلاس درس فراهم سازند و بین معلم و دانش­آموزان ارتباط برقرار کنند. به بیان دیگر سؤال باید سبب شناخت بهتر و ایجاد قدرت تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزیابی، نتیجه گیری و تعمیم در دانش آموزان شود. مقدمه در ارائه محتوا بسیار مهم است:

  1. درس در چه موردی صحبت می­کند.
  2. کجا و در چه زمانی دانش­آموزان می توانند از آنچه در این درس می آموزند، استفاده کنند.
  3. چگونه باید مطالعه کنند و مفاهیم را بیاموزند.
  4. بازنگری مختصری از آنچه در درس های قبلی مرتبط با موضوع آموخته اند.

تکرار مطالب پیش نیاز معمولا برای موثر کردن تدریس لازم است.

د-مرحله ی خلاصه کردن و نتیجه گیری جهت تثبیت مطالب ارائه شده

تلخیص و جمع بندی، مفاهیم از دست داده شده در طول آموزش را برای دانش آموزان روشن می کند. بهتر است تلخیص و نتیجه گیری توسط خود دانش آموزان انجام شود، و معلم اظهار نظر نهایی را ارائه نماید.

هـ-مرحله­ ی ارزشیابی

بعد از ارائه محتوا و جمع بندی و نتیجه گیری لازم است معلم از چگونگی تحقق اهداف آگاه شود. به طور متعادل می توان ده دقیقه برای این کار در نظر گرفت. سؤال های مرحله ی ارزشیابی باید بر اساس هدف­های رفتاری درس طرح شوند.

و-مرحله­ ی تعیین فعالیت­ های تکمیلی

معلم می تواند برای تقویت مطالب آموخته شده در کلاس و ارتباط آن با زندگی واقعی دانش آموزان فعالیت هایی را در خارج از کلاس پیش بینی کند. این تکالیف بخشی از مطالعات مربوط به درس محسوب می شوند، معلم باید این نوع فعالیت­ها را دقیقا پیش بینی کند و در اختیار دانش آموزان قرار دهد. معرفی منابع مطالعه یا فعالیت مانند: کتاب، مقالات جدید، فیلم و... به دانش آموزان علاقه­ مند فرصت می دهد تا اطلاعات خود را با مطالعه و استفاده از این امکانات افزایش دهند.

 گروه دین و زندگی استان قم


[1] دفتر آموزش و پرورش نظری و پیش ­دانشگاهی

[2] مرتضی مجد فر