کتاب اسفار اربعه ملاصدرا
اسفار امّ الكتاب مرحوم آخوند
كتاب شريف اسفار كتابى انسانساز، و به تعبير بزرگان ما - رضوان اللّه عليهم - تفسير انفسى قرآن كريم است. مرحوم صدر المتألهين اسرارى را از قرآن كريم جدا و دستهبندى كرده و آنرا اسرار الآيات ناميده است. آنچه در كتاب اسرار الآيات به تفصيل آمده، در اين كتاب اسفار خوانده مىشود، و باز به تعبير استاد ديگرمان، اين كتاب، امّ الكتاب كتب مرحوم آخوند ملاّ صدراست. مراد از امّ الكتاب آن است كه وقتى درست هضم شود كتابهاى ديگرش فهميده مىشود و به آنها مىرسند - خدا درجات ايشان را متعالى كند. استاد ديگرمان مىفرمود: بكوشيد كه همين علم اعلا را - كه در كتاب ما در اين چاپ سنگى جلد اوّل است؛ يعنى از ابتدا تا آخر اتحاد عاقل به معقول، كه به اول جواهر و اعراض اسفار مىرسد - را بهدرستى بفهميد و هضم كنيد كه مبانى حكمت متعاليه با فهميدن آن بهدست مىآيد. پس از خطبه، مرحلۀ اول اسفار شروع مىشود: قسم اوّل اسفار پنج مسلك است و مسلك اوّل آن شش مرحله و قسم دوم در جواهر و اعراض است، پس از آن ده موقف و ده باب در الهيات و نفس و معاد است. با هضم اين مسائل در مسالك، يعنى علم الهى اعم و علم اعلا، مبانى مرحوم آخوند در حكمت متعاليه به دست مىآيد. با همين مبانى در جواهر و اعراض و كتاب نفس پيشرفت بهتر و قوىتر و سريعتر خواهد بود، با دستيابى به اين سرمايه، تحقيق و تنقيب ممكن و ميسّر مىگردد. پس اين كتاب امّ الكتاب كتب و صحف ديگر مرحوم آخوند است.
?آیت الله حسن زاده آملی
حسن زاده آملی، حسن، شرح فارسی الأسفار الأربعة (حسنزاده)، جلد: ۱، صفحه: ۳۶، بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم)، قم - ایران، 1387 ه.ش.
چیستی فلسفه
انسان همواره به وجود خارجى اشياء به عنوان يك موجود خارجى و واقعى علاقهمند بوده و مىباشد و هرگز به چيزى جز آن توجه نداشته است.
پُر واضح است كه داورى عقل به واقعيت اشياء و اعتراف وجدان به وجود خارجى به اين معنا كه در جهان خارج واقعاً موجوداتى هست، از نخستين باورهاى بشرى و ريشه دارترين معارف انسانى است، كه همۀ صفات و شرايط يك مسئله ضرورى و بديهى بر آن منطبق است.
اگر در حالات كودك نوزادى كه ديده به جهان مىگشايد دقت كنيم مىبينيم كه با ادراك محدودى كه خداوند در سرشت او به وديعت نهاده است، در آغاز پستان مادر را براى استفاده از شيرى كه برايش تأمين شده است به دهان مىگيرد و گاهى چيزهاى ديگرى را به همين منظور به دهان مىگيرد ولى پس از چندين بار تجربه چيزى جز پستان را به دهان نمىگيرد.
هنگامى كه به خوردن غذا و ميوه مىپردازد نخست همه چيز حتى سنگ و چوب را به دهان خود مىبرد و براى جويدن آن تلاش مىكند، ولى چون چندين بار اين وضع تكرار شد، ديگر چيزى جز خوردنىها را به دهان نزديك نمىكند و از خوردن چيزهايى كه خوراكى نيست به شدت پرهيز مىكند.
راز اين رفتار كودك اين است كه نخستين توجه او به واقعيت اشياء و باور او به موجودات حقيقى، او را ناگزير مىسازد كه حق را از باطل و درست را از نادرست باز شناسد و پس از شناخت واقعيت از غير واقعيت، واقعيت را پذيرا بوده، از غير آن اعراض نمايد.
ما اگر اين تجزيه و تحليل را در مورد همۀ جوامع بشرى انجام دهيم كه آنها در تمام مراحل زندگى از همين شيوه پيروى كرده، در همين راه گام مىسپارند و با تمام نيرو مىكوشند كه حق را از باطل و درست را از نادرست بازشناسند و همۀ كوشش خود را به كار مىبندند كه دچار لغزش و اشتباه نشوند و غير واقع را به جاى واقع نپذيرند.
ملتهاى گذشته نيز در زندگى فردى و اجتماعى خود همواره واقعيت اشياء را جستوجو مىكردند تا اشياء واقعى را از غير واقعى بشناسند و آن چه را كه حق تشخيص دادند بپذيرند و هركس دقيقاً زندگى آنها را مورد تجزيه و تحليل قرار دهد و آن چه را كه از آنان در تاريخ ثبت شده، مطالعه و بررسى كند به روشنى اين شيوه را در زندگى آنان خواهد يافت.
انسان همواره علاقهمند است كه در تمام شئون زندگى خود از اين شيوه پيروى كند و اين درست همان چيزى است كه ما آن را «فلسفه» مینامیم.
?علامه طباطبایی
:طباطبایی، محمد حسین، على و فلسفه الهى (مجموعه رسائل (طباطبائی))، جلد: ۱، صفحه: ۱۸۳، بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم)، قم - ایران، 1387 ه.ش.