معنادرمانی

معنا درمانی

منبع:

http://hamdardi.com/?part=menu&inc=menu&id=504

معنا درمانی یا لوگوتراپی به معنای وجود انسان و نیاز بشر به معنا و همچنین فنون خاص درمانی برای معنایابی در زندگی می پردازد.

( 1 - شولتس، 1384)

همچنین می توان معنا درمانی را آموزش مسئولیت دانست که طی آن بیمار باید مستقلاً به سوی دستیابی به معنای ذاتی وجود خویش برود.(2 - فرانکل، 1366 )

معنا درمانگر ، مراجع را متوجه مسئولیت می کند چه مسئولیت نسبت به خداوند ، چه وجدان ، چه جامعه و یا هر قدرت بالا و درمانگر جواب نمی گوید که شخص برای کدام معنای زندگی ، حس مسئولیت داشته باشد.(3 - فرانکل، 1366)

تعریف مفهوم معنا از نظر مولانا:

معنا مفهومی عمیق و پایه ای در اندیشه مولانا دارد که مانند روحی می باشد که کالبد بی جان افکار و احساس و رفتار آدمی را حیات و جهت می بخشد. و از آن مهمتر روح آفرینش و هستی هست.

اصل بودن معنی و فرعی بودن صورت

«صورت » در نزد مولانا اطلاق می شود بر پدیده ها و لایه های سطحی جهان هستی ، اعم از جهان هستی و انسان، و مراد از «معنی » حقیقت راستین جهان هستی است که در پشت پرده ی نمودها پنهان شده است و فقط چشمان بصیر و «سبب سوراخ کن» می توانند ببیند.(4 - زمانی، 1384)

همه وجه آشکار جهان که ما حس می کنیم صورت و سایه ای ظاهری از معنای حقیقی آفرینش هست که پنهان به نظر می رسد.

مولانا همه آنچه از هستی و انسان به صورت ظاهری حس می شود را مانند نقش های عاریه ای می داند. همانطور که یک بازیگر نقش های مختلفی ایفاء می کند و بازی او با ماهیت و شخصیت بازیگر تفاوت دارد. انسان هم نقش های در زندگی این جهانی می گیرد که صورت کار هستند.

نسبت معنا با صورت (نقش و ظاهر)، مانند معنی شعر نسبت به قافیه آنست.

قافیه زیبایی دهنده ظاهری به شکل و صورت اشعار هستند. در حالیکه معنی نهفته در جان ابیات هست و اصل هست. بعضی انسانها اشتباه این صورتهای ظاهری دنیا و این قافیه ها را به عنوان معنی می گیرند و اشتباه می کنند.

مفاهیم مذکور را در ابیات ذیل می می بینم:

معنیِ تو صورت است و عاریت     ***     بر مناسب شادیُ و بر قافیت

معنی آن باشد که بستاند تو را       ***     بی نیاز از نقش گرداند تو را

معنی آن نبود که کور و کر کند   ***     مرد را بر نقش ، عاشق تر کند

719:2 الی 721:2

    نقل قول:توضیح ابیات:

    چیزی را که تو معنا می پنداری ، در واقع چیزی جز صورت عاریتی و موقتی نیست. تو به چیزهای به ظاهر آراسته دل خوش کرده ای (مانند کلمات و قافیه های قشنگ)

    معنای حقیقی آن است که تو را از خود بگیرد، یعنی من و مایی و خود بینی را از تو بازستاند تو را از نقش و صورت و نقاب های مرسوم زندگی بی نیاز کند.

    در واقع معنا آن نیست که انسان را کور و ناشنوا سازد و او را بر نقشِ ظاهر شیفته تر کند و اسیر شکل رایج زندگی کند.

    (5 - زمانی،1375)

======================================

منابع:

1–شولتز،دوآن. ترجمه گیتی خوشدل(1384). روانشناسی کمال: الگوهای شخصیت سالم. تهران:‌ نشر پیکان

 

2 -- فرانکل، ویکتور امیل، ترجمه فرخ سیف بهزاد(1366).پزشک و روح. تهران: نشر ویس

 

3- فرانکل، ویکتور امیل، ترجمه نهضت صالحیان و میلانی( 1366). ‌ ‌انسان در جستجوی معنا: پژوهش در معنا درمانی. تهران: انتشارات نشر ویس

 

4- زمانی، کریم(1384). میناگر عشق: شرح موضوعی مثنوی معنوی. تهران:نشر نی

 

5 - زمانی، کریم(1374). شرح جامع مثنوی معنوی ( جلد اول تا ششم). تهران: انتشارات اطلاعات