بیاتاطرحی نو دراندازیم

 

 

براي پيشرفت در زمينه‌ي علوم بخصوص شيمي بايد موارد زير را در نظر گرفت:

1- جايگاه اين علم در زندگي كجاست؟

2- دانسته هاي ما در مورد آن چيست؟

3- جايگاه آن در ميان علوم و صنعت و پيشرفت‌هاي جامعه كجاست؟

4- آينده‌ي اين علم در كشورمان و در جهان چگونه خواهد شد؟

 

شايد 50 سال پيش براي علم شيمي رفتن به آزمايشگاه‌ كافي به نظر مي‌رسيد اما با گسترش علوم و تكنولوژي در حال حاظر و سرعت روز افزون اطلاعات و فناوري تكنولوژي ICT اين پرسش مطرح است كه آيا تنها آزمايش‌ها كافي هستند؟ بهمين دليل بايد تغييراتي را در اعمال خود بوجود آوريم تا بتوانيم نيازهاي بشري خود را بر طرف كنيم.

هم اكنون معلمان ما در كلاس‌هاي تدريس با دانش آموزاني روبرو هستند كه گاه اطلاعات فناورانه‌ي آنها بيش از حد انتظار است و با دانش معلمان ما در اين زمينه رقابت مي‌كند. لذا بنظر مي‌رسد براي عقب نماندن معلمان از صحنه علمي از طريق فناوري اطلاعات لازم است كه معلمين گرامي را به دانش ICT مجهز كنيم. و براي اين كار نياز است تا پي به اهميت آن ببريم.

آنچه كه مطرح است اين است كه در مدرسه تغيير در آموزش شيمي با استفاده از تكنولوژيهاي جديد چگونه بايد انجام شود؟

اگر چه آموزش بيشتر دانش آموزان با تغييرات نه چندان زياد و با استفاده از برنامه‌‌ها و تكنيك‌هاي خاص و از طريق اندكي از معلمان انجام مي‌شود ولي اين كافي نيست و مي‌بايست معلمان را بسمت روش‌هاي تدريس نوين هدايت كرد.

اما سؤالاتي كه در اين زمينه وجود دارد:

1- آيا ICT براي دانش آموزان و معلمان مشكلاتي را در زمينه‌ي توجه آنها به موضوع درس و مطالب پيش مي‌آورد؟

2- آيا معلمين و دانش آموزان مي‌توانند در پاسخ به روش‌هاي عمومي و سؤالاتي كه پيش مي‌آيد نجومي عمل كنند.

3- و …

ما بايد توجه داشته باشيم كه آموزش و يادگيري علم شيمي با تغيير در روش‌ها ، تفكرات و بيان راهكارها در سه محور قابل انجام است:

1- بررسي عامل ها و اثرات

2- استفاده از مدلها و تئوريها

3- استفاده ار علائم

بعنوان مثال وقتي ما درباره يك واكنش شيميايي صحبت مي‌كنيم و مي‌توانيم آموزش را به روش‌هاي زير انجام دهيم:

1- از طريق مشاهده‌هاي گوناگون و انجام آزمايش

2- يادگيري با استفاده از تصوير تغيير بوجود آمده

3- يادگيري با استفاده از زبان شيميايي (علائم شيميايي)

نكته قابل توجه اين است كه در صورت استفاده از تكنولوژي فناورانه توسط معلمين نسبت به روش‌هاي سنتي هم در امر آموزش و هم در شيوه كلاس‌داري به پيشرفت‌هاي دست پيدا خواهيم كرد كه به مواردي از آن اشاره مي‌كنيم:

موارد آموزشي:

1- دسته بندي اطلاعات از طريق داده‌هاي مرتبط

2- تجربه و تحليل داده‌ها در سطح مولكولي و ميكروسكوپي

3- تفسير و تبديل داده‌ها از طريق جدول ها و رسم نمودارها و ...

4- انجام سريع و آسان محاسبات و پرهيز از روش‌هاي پيچيده

5- ايجاد و امكان پذير بودن آزمايش‌هاي مناسب و حذف آزمايش‌هاي خطرناك

6- ارايه نظريه‌ها و گرفتن نتايج صحيح و بادقت

7- استفاده از ايده‌ها و تفكرات فناورانه با كمك از برنامه‌هاي چند رسانه‌اي نظير رسم و انيميشن و ...

همانطور كه مشاهده مي‌شود براي يك موضوع علمي در واقع تمام مراحل يادگيري شناختي از دانش تا ارزشيابي و قضاوت مورد بررسي قرار مي‌گيرد و به اين طريق آموزش بطور تمام وكمال انجام مي‌شود.

اما ويژگي‌هاي اين روش در كلاس داري نسبت به روش سنتي

1- امكان نظارت بر كار گروه‌هاي كوچك نسبت به كل كلاس

2- كار كردن بصورت كاربردي نه فقط خواندن و گوش دادن درگير كردن

3- ايجاد تحرك و ابتكار در تمام دانش‌آموزان و فراگيران بجاي تعداد كم دانش‌آموزان

4- مراقبت و توجه به كار كليه دانش آموزان بطور فردي به جاي تمركز بر متوسط كلاس

5- ارزيابي مستمر و دقيق در هر لحظه به جاي امتحان پاياني

6- تشويق در بوجود آوردن حس تعاون و همكاري در تمام دانش‌آموزان به جاي حركت انفعالي و تكي دانش‌آموزان

7- بوجود آوردن كلاسي پويا و متفاوت براي دانش آموزان بجاي كلاسي خسته كننده با دانش آموزان غير فعال

8- رشد وتوسعه كلاس‌ها به طور ويژه و تقويت تفكر و ايجاد ايده‌هاي نو و ابتكار بجاي تفكر محدود

 

حسين زماني سيفي كار