انتخاب‌های ما روی شادی‌مان تاثیر بلندمدت دارد

محققین به این نتیجه رسیدند که سبک زندگی و در حقیقت انتخاب‌های افراد در موقعیت‌های مختلف زندگی، روی شادی باقی عمر آن‌ها تاثیر می‌گذارد. یکی از مهم‌ترین عوامل، روان‌رنجوری (دسته‌ای از اختلالات روانی مانند اضظراب و افسردگی) همسر است که رابطه‌ای معکوس با شادی فرد دارد. این تاثیر تا پایان ارتباط فرد با همسر روان‌رنجورش ادامه خواهد داشت.

یکی از عوامل دیگر، وزن افراد است. مردانی که کم‌‌تر از حد تناسب وزن دارند شادی کم‌تری دارند. در حالی که در زنان،‌ این اضافه وزن است که از شادی آن‌ها می‌کاهد. به نظر می‌رسد که اضافه وزن تاثیری بر شادی مردان ندارد.

رفتارهای بشردوستانه و رسیدن به ارزش‌های خانوادگی هم باعث می‌شوند که در بلندمدت رضایت افراد از زندگی و در نتیجه شادی آن‌ها افزایش یابد. همچنین به نظر می‌رسد که افراد مذهبی، نسبت به کسانی که اعتقادات مذهبی ندارند، شادترند.

منبع:

http://www.ravanpajoh.com/index.php?option=com_content&task=view&id=2187&Itemid=54

نظریه معنادرمانی فرانکل

معنا درمانی عبارت است از: «درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معنا» یا «روان درمانی متمرکز بر معنا». لوگوتراپی در لغت به معنی درمان از طریق معنا است و نوعی درمان فعالانه – رهنمودی است که متوجه یاری رساندن به بیمار، خاصه در مراحل بحران زندگی است. این نوع درمان مفروض می گیرد که زندگی معنای بی قید و شرط دارد و این معنا را هرکس، در هرجا و در هر زمان می تواند بیابد و کشف کند. لوگوتراپی یا تحلیل وجودی پس از روانکاوی فروید و روانشناسی فردی آدلر سومین مکتب روان درمانی وین شمرده می شود که توسط ویکتور امیل فرانکل ،متخصص اعصاب و استاد سابق روانپزشکی و فلسفه دانشگاه وین، بنیان گذاشته شد. این نظریه به لحاظ فلسفی ریشه در اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی و به لحاظ روانشناختی ریشه در روانکاوی و روانشناسی فردی و به لحاظ معنوی ریشه در تعهدی تام و تمام به وجود انسان دارد.

http://madsg.com/%D9%BE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%BE%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%84/

معنادرمانی

معنا درمانی

منبع:

http://hamdardi.com/?part=menu&inc=menu&id=504

معنا درمانی یا لوگوتراپی به معنای وجود انسان و نیاز بشر به معنا و همچنین فنون خاص درمانی برای معنایابی در زندگی می پردازد.

( 1 - شولتس، 1384)

همچنین می توان معنا درمانی را آموزش مسئولیت دانست که طی آن بیمار باید مستقلاً به سوی دستیابی به معنای ذاتی وجود خویش برود.(2 - فرانکل، 1366 )

معنا درمانگر ، مراجع را متوجه مسئولیت می کند چه مسئولیت نسبت به خداوند ، چه وجدان ، چه جامعه و یا هر قدرت بالا و درمانگر جواب نمی گوید که شخص برای کدام معنای زندگی ، حس مسئولیت داشته باشد.(3 - فرانکل، 1366)

تعریف مفهوم معنا از نظر مولانا:

معنا مفهومی عمیق و پایه ای در اندیشه مولانا دارد که مانند روحی می باشد که کالبد بی جان افکار و احساس و رفتار آدمی را حیات و جهت می بخشد. و از آن مهمتر روح آفرینش و هستی هست.

اصل بودن معنی و فرعی بودن صورت

«صورت » در نزد مولانا اطلاق می شود بر پدیده ها و لایه های سطحی جهان هستی ، اعم از جهان هستی و انسان، و مراد از «معنی » حقیقت راستین جهان هستی است که در پشت پرده ی نمودها پنهان شده است و فقط چشمان بصیر و «سبب سوراخ کن» می توانند ببیند.(4 - زمانی، 1384)

همه وجه آشکار جهان که ما حس می کنیم صورت و سایه ای ظاهری از معنای حقیقی آفرینش هست که پنهان به نظر می رسد.

مولانا همه آنچه از هستی و انسان به صورت ظاهری حس می شود را مانند نقش های عاریه ای می داند. همانطور که یک بازیگر نقش های مختلفی ایفاء می کند و بازی او با ماهیت و شخصیت بازیگر تفاوت دارد. انسان هم نقش های در زندگی این جهانی می گیرد که صورت کار هستند.

نسبت معنا با صورت (نقش و ظاهر)، مانند معنی شعر نسبت به قافیه آنست.

قافیه زیبایی دهنده ظاهری به شکل و صورت اشعار هستند. در حالیکه معنی نهفته در جان ابیات هست و اصل هست. بعضی انسانها اشتباه این صورتهای ظاهری دنیا و این قافیه ها را به عنوان معنی می گیرند و اشتباه می کنند.

مفاهیم مذکور را در ابیات ذیل می می بینم:

معنیِ تو صورت است و عاریت     ***     بر مناسب شادیُ و بر قافیت

معنی آن باشد که بستاند تو را       ***     بی نیاز از نقش گرداند تو را

معنی آن نبود که کور و کر کند   ***     مرد را بر نقش ، عاشق تر کند

719:2 الی 721:2

    نقل قول:توضیح ابیات:

    چیزی را که تو معنا می پنداری ، در واقع چیزی جز صورت عاریتی و موقتی نیست. تو به چیزهای به ظاهر آراسته دل خوش کرده ای (مانند کلمات و قافیه های قشنگ)

    معنای حقیقی آن است که تو را از خود بگیرد، یعنی من و مایی و خود بینی را از تو بازستاند تو را از نقش و صورت و نقاب های مرسوم زندگی بی نیاز کند.

    در واقع معنا آن نیست که انسان را کور و ناشنوا سازد و او را بر نقشِ ظاهر شیفته تر کند و اسیر شکل رایج زندگی کند.

    (5 - زمانی،1375)

======================================

منابع:

1–شولتز،دوآن. ترجمه گیتی خوشدل(1384). روانشناسی کمال: الگوهای شخصیت سالم. تهران:‌ نشر پیکان

 

2 -- فرانکل، ویکتور امیل، ترجمه فرخ سیف بهزاد(1366).پزشک و روح. تهران: نشر ویس

 

3- فرانکل، ویکتور امیل، ترجمه نهضت صالحیان و میلانی( 1366). ‌ ‌انسان در جستجوی معنا: پژوهش در معنا درمانی. تهران: انتشارات نشر ویس

 

4- زمانی، کریم(1384). میناگر عشق: شرح موضوعی مثنوی معنوی. تهران:نشر نی

 

5 - زمانی، کریم(1374). شرح جامع مثنوی معنوی ( جلد اول تا ششم). تهران: انتشارات اطلاعات

مطلوب هاي روانشناختي

 

مطلوب هاي روانشناختي عبارتند از: آرامش در مقابل اضطراب و تشويش و دل نگراني و دغدغه، شادي در مقابل افسردگي و اندوه، اميد در مقابل نااميدي، رضايت باطن در برابر نزاع با خود، و معنا يافتگي زندگي در برابر پوچي زندگي

آدمي به گونه اي است که مطلوب هاي روانشناختي و آرامش در مقام عمل او با معنوي بودن، با وجود داشتن خداوند، با وجود زندگي پس از مرگ بيشتر برايش حاصل مي آيد.  مثلا انسان ها اگر معتقد باشند که مختارند بسيار بهتر نظام زندگي خود را سامان مي دهند تا اينکه به جبر قائل باشند.

منبع:

http://www.ettelaathekmatvamarefat.com/new/index.php?option=com_content&view=article&id=935:1393-03-07-05-34-28&Itemid=67